loading...
سایت تفریحی بانو 98
س.م.م بازدید : 247 یکشنبه 25 مرداد 1394 نظرات (0)

زناشویی,سایت زناشویی,آموزش های زناشویی,زندگی زناشویی,داشتن زندگی زیبا,راه حل داشتن زندگی زیبا,رفع اختلافات زندگی,ازبین بردن اختلافات زندگی

 

Eliminate differences in life

 

بروز اختلاف در بیشتر زندگی های زناشویی امری عادی است ولی برخی از اختلافات نه تنها قابل حل شدن نیستند بلکه میتوانند زندگی را نابود ساخته و آن را ب طلاق و جدایی بکشانند برای همین با راه حلی فراهم کرده ایم که با استفاده از آن میتوانید حدود هشتاد درصد از اختلافات زندگی خود را کاهش دهید

زن و شوهرها برای اینکه اشتباهات خود را جبران کنند و از خراب شدن بیشتر رابطه و به هم خوردن زندگی جلوگیری کنند باید به علائم بحران در روابطشان توجه کنند.

 علائم بحران در رابطه زن و شوهرعبارتند از:

مصاحبت

در ابتدای زندگی زن و شوهر برخی از اوقات با هم  شوخی و تفریح می کنند و از مصاحبت یکدیگر لذت می برند و سعی می کنند رضایت یکدیگر را جلب کنند. وقتی تبادل نظرها و گفتگو ها کم می شود یا از بین می رود نشانه آن است که روابط آن ها رو به سردی است.

عشق و محبت

البته نمی توان انتظار داشت که سال ها پس از ازدواج روابط عاشقانه زن و شوهر مانند دوران اولیه گرم و پرهیجان باشد. زندگی مشترک به تدریج دلبستگی های دیگری بین آن ها به وجود می آورد و علائق مشترکی آن ها را به هم پیوند می دهد. با این حال با از بین رفتن روابط عشقی نشانه عدم توجه زن یا شوهر نسبت به همسر خود می تواند باشد.

اعتماد متقابل

زن و شوهرهایی که به هم اعتماد دارند با هم روابط صمیمانه دارند و بیشتر می توانند مشکلات زندگی را تحمل و برطرف کنند. کم شدن یا از بین رفتن اعتماد متقابل استحکام زندگی آن ها را تهدید می کند.

در زندگی مشترک اختلاف نظرهایی وجود دارد. در همه افراد نقاط ضعفی می توان یافت. ممکن است در گفت و شنود ها با انتقادی دوستانه و بدون آن که رنجش ایجاد کند اختلاف نظر را مورد بحث قرار داد. اما اگر در هر موقعیتی از نقاط ضعف یا اختلاف نظر به عنوان وسیله ای برای تحقیر یا سرزنش همسر استفاده شود نتیجه خوبی نخواهد داشت.

 

کاهش دادن اختلافات زناشویی | Eliminate differences in life

 

توجه به نقاط ضعف

همسرانی که روابط صمیمانه دارند به صفات خوب و جنبه های مثبت شخصیت یکدیگر توجه دارند و در موقع مناسب آن را ستایش می کنند. اما اگر در گفتگوها و مشاجرات نقاط ضعف یکدیگر را مطرح و به انتقاد یا سرزنش بپردازند نشانه آن است که روابط آن ها خوب نیست و زندگی زناشویی آن ها در معرض خطر قرار دارد.

البته در زندگی مشترک اختلاف نظرهایی وجود دارد. در همه افراد نقاط ضعفی می توان یافت. ممکن است در گفت و شنود ها با انتقادی دوستانه و بدون آن که رنجش ایجاد کند اختلاف نظر را مورد بحث قرار داد. اما اگر در هر موقعیتی از نقاط ضعف یا اختلاف نظر به عنوان وسیله ای برای تحقیر یا سرزنش همسر استفاده شود نتیجه خوبی نخواهد داشت.

تجدید خاطرات

بحث و گفتگو درباره خاطراتِ مربوط به گذشته و اینکه زن و شوهر چگونه با کمک هم مشکلاتی را پشت سر گذاشته اند و توجه به عکس ها و یادگارها نشانه علاقه به زندگی مشترک است. چنان چه این تمایلات ار بین برود و گذشته ها مورد بی اعتنایی قرار گیرد می تواند نشان دهنده عدم علاقه و صمیمیت آن ها باشد.

سرگرمی های مشترک

با وجود آن که زن و شوهر شخصیت های جداگانه ای هستند و هر یک علایق خاصی دارند، با این حال برای آن که به هم نزدیک تر باشند احتیاج به آن دارند که سرگرمی ها یا تفریحات مشترکی داشته باشند ساعاتی را در کنار هم به آن مشغول باشند. چون شرایط تغییر می کند می توان این سرگرمی ها را تغییر داد و دوستان و آشنایان تازه ای پیدا کرد. اگر این مسئله مورد توجه آن ها نباشد، نشانه ای از فاصله افتادن بین آن ها است.

 

Reduce marital discord

 

رابطه نزدیک

زندگی مشترک ایجاب می کند که زن و شوهر در کنار هم بوده و به خواسته های هم توجه لازم را داشته باشند. اگر شوهر خیلی دیر به خانه بیاید یا در خانه خود را مشغول کند و به همسر خود کم توجه داشته باشد، یا  زن به آراستگی خود و فراهم کردن وسایل آسایش شوهر بی اعتنا باشد، روابط آن ها را نمی توان مطلوب دانست.

این علائم بحران و بدی رابطه زوج ها را نشان می دهد. برای جبران و رفع آن می توان از روش های زیر کمک گرفت

درباره مشکلات و ناراحتی ها به گفتگو بپردازید

بسیاری از زن و شوهرها متوجه هستند که با همسر خود رابطه خوبی ندارند ولی از اینکه درباره اختلاف خود به صحبت و گفتگو بپردازند واهمه داشته و از آن خودداری می کنند. در حالی که با تبادل نظر می توان برخی از سوء تفاهمات را برطرف کرد.

این نکته قابل توجه است که چگونگی مطرح کردن مسائل اهمیت زیادی دارد. اگر بیان گله و انتقاد به نحوی توهین آمیز باشد یا با خشونت باشد نه تنها در بهبود روابط اثری نخواهد داشت بلکه آن را بدتر خواهد کرد. مثلا می توان سوال کرد که چه گله ای دارد؟ و چگونه می توانم اشتباه را برطرف کنم؟ ممکن است پیشنهاد او قابل قبول نباشد ولی این پرسش راه سازش و بهبود روابط را هموار می سازد.

هم صحبت خوبی باشید

شنونده خوب بودن و توجه به گفته های همسر اهمیت دارد. شناخت کامل زن و شوهر از یکدیگر در حسن روابط آن ها اثر دارد و این شناخت به وسیله صحبت و گفتگو بدست می آید.

 

کاهش اختلافات زناشویی | Reduce marital discord

 

تفریح و سرگرمی را لازم بدانید

برخی از زن و شوهرها مشکلات و گرفتاری های زندگی را مانع از آن می دانند که تفریح و سرگرمی مشترک داشته باشند. در حالی که چنان چه با تفریح یا ورزشِ مناسب ساعاتی را در کنار هم به خوشی بگذرانند در روحیه آنان تاثیر زیادی دارد.

جملات محبت آمیز را فراموش نکنید

همه افراد به محبت احتیاج دارند. زن یا شوهر از همسر خود بیش از آنچه از دیگران انتظار داشته باشند، خواهان محبت هستند. از انتقاد و مقایسه های بی مورد او با دیگران خودداری کنید و از رنجاندن او بپرهیزید.

به خواسته های همسر خود توجه داشته باشید

اگر همسر شما به چیزی احتیاج دارد تهیه آن در روحیه او اثر زیاد دارد.ممکن است آن چیز بسیار ارزان قیمت باشد، اما اهمیت مسئله توجه به تمایلات او و نشانه ای از محبت است.

باید توجه داشت که بین بهترین و صمیمی ترین همسران هم تفاوت نظر یا سلیقه کم و بیش وجود دارد.با گذشت و مهربانی می توان راه سازش را هموار و از خراب شدن روابط جلوگیری و به زندگی نشاط و استحکام بخشید.

س.م.م بازدید : 207 شنبه 10 مرداد 1394 نظرات (0)

ترشحات واژن در بارداری,استفراغهای شدید در بارداری,تب در باردرای,سردردهای مزمن در باردای,مشکل تنفسی در بارداری,یبوست در باردای

 

 

بارداری | حاملگی | نشانه های حامله بودن

در خصوص درد زایمان تا چه اندازه می دانید. آیا دردی که ناگهان به سراغ شما آمده است، طبیعی است یا نشانه یک هشدار است که باید در سریع ترین زمان با پزشک یا مامای خود تماس بگیرید. در این مقاله نشانه هایی جمع آوری شده است که به منزله هشدار است و  خانم باردار با مشاهده هر یک از آنها باید با پزشک متخصص خود تماس بگیرد. با اینحال اگر دلیل نگرانی شما شامل هیچ یک از این موارد نمی باشد ، احتیاط لازم را به عمل آورده و با پزشک خود تماس بگیرید.تا مطمئن شوید که علت درد شما زایمان زودرس است یا فقط یک کشیدگی رباط و عضله.

توجه داشته باشید که اهمیت برخی از این علائم ممکن است با توجه به وضعیت سلامتی و مرحله بارداری بیشتر یا کمتر باشد. از پزشک متخصص خود بخواهید تا این علائم را با شما مرور کند و به شما در این خصوص هشدارها و راهنماییهای لازم را ارائه دهد:

* حرکات و لگدهای نوزاد از حد معمول کمتر شده است. از پزشک خود در خصوص اینکه آیا باید فعالیت نوزاد را تحت نظر بگیرید و لگدهای او را بشمارید راهنمایی بخواهید. او می تواند دستورالعمل خاص در مورد نحوه شمارش و زمانی که با او تماس بگیرید را به شما بدهد.

* درد شکمی شدید و مزمن

* خونریزی و لکه بینی واژنی

* افزایش ترشحات واژن یا تغییر نوع آنها، اگر این ترشحات آبکی، مخاطی یا خونی باشند. توجه داشته باشید بعد از هفته 37، افزایش ترشحات مخاطی طبیعی است و نشانه این است که به زودی به روز زایمان نزدیک می شوید.

* فشار دهانه رحم ( احساس می کنید نوزاد به سمت پایین فشار وارد می کند). درد کمر (بویژه اگر مشکل جدیدی باشد)، گرفتگی و درد غیر طبیعی یا انقباضات بیشتر از چهار دفعه در یک ساعت (هرچند اگر آنها صدمه ای وارد نکنند) قبل از هفته 37.

علائم حاملگی و بارداری

* دفع ادرار دردناک یا همراه با سوزش یا ادرار کم یا عدم ادرار

* استفراغ های شدید و مزمن یا هر استفراغی که با درد یا تب همراه باشد

* لرز یا تب 38 درجه  یا بیشتر از آن

* مشکلات بینایی از قبیل دوتایی دیدن، تار دیدن، کاهش دید یا مگس پران(دیدن نقطه هایی در زمینه دید)

* سردردهای مزمن و شدید یا هر سردردی که با تاری دید، لکنت زبان و بی حسی همراه باشد

* مشاهده هر گونه ورم در صورت یا پف در اطراف چشمها، هر نوع ورم کوچک در دستها، ورم شدید و ناگهانی در پاها و مچها یا بالا رفتن ناگهانی وزن

* گرفتگی شدید یا درد در ساق پا هنگام پیچاندن مچ پا و کشیدن انگشتان پا به سمت صورت یا هنگام قدم زدن

* وارد شدن یک آسیب دیدگی به شکم مثل افتادن یا تصادف با اتومبیل

نشانه های بارداری | علائم حاملگی

* بیهوش شد، سرگیجه های مکرر، تپش قلب بالا

* مشکل تنفسی، سرفه های خونی یا درد سینه

* یبوستهای شدید که با درد شکمی همراه باشد یا اسهالهای شدیدی که بیشتر از 24 ساعت به طول انجامد

* خارش مزمن  بدن، دستها، کف دست، ساق پاها و هر جای دیگر در بدن

* آنفولانزا یا علائم آن. آنفولانزا برای خانمهای باردار خطرناک است. پس چنانچه با فردی ملاقات کردید که آنفولانزا داشته است سریع با متخصص خود تماس بگیرید  و او را در جریان قرار دهید. اگر هرگونه علائم آنفولانزا مثل تب، گلودرد، سرفه یا آبریزش بینی، خستگی شدید، درد بدنی و احیانا علائمی از استفراغ یا اسهال دارید پزشک خود را در جریان قرار دهید

در زمان تنگی نفس و مشکلات تنفسی، درد شکم یا سینه، سرگیجه های ناگهانی، استفراغهای مزمن و شدید، حرکت جنین به سمت پایین یا تب بالا علی رغم مصرف استامینوفن، به دنبال فوریتهای پزشکی باشید

علائم بارداری | Symptoms of Pregnancy

* چنانچه در معرض ابتلا به بیماریهایی مثل آبله مرغان یا سرخجه قرار دارید یا حتی علائمی از آن دارید با متخصص خود تماس بگیرید

* نا امیدی یا دلواپسی شدید. چنانچه احساس غم و درماندگی می کنید، احساس وحشت دارید، توانایی مدیریت کردن امورات روزانه را ندارید یا احساس میکنید تمایل دارید به خود صدمه بزنید فورا با متخصص تماس بگیرید و از کسی کمک بخواهید

بدن شما در طول بارداری به سرعت تغییر می کند بنابراین نمی توانید تشخیص دهید که آیا این تغییرات طبیعی هستند یا خیر. اگر در خصوص آنها مطمئن نیستید، مثل احساس تنفر از خود یا احساس اضطراب با پزشک خود تماس بگیرید.

در صورت بروز هر نوع مشکل یا فرا رسیدن ناگهانی لحظه زایمان، اگر موفق نشدید با پزشک متخصص خود تماس برقرار کنید، به بیمارستان مراجعه کنید.

در پایان اگر نزدیک به روزهای زایمان هستید در خصوص نشانه های آن از پزشک خود راهنمایی بخواهید در اینصورت می دانید که باید به دنبال چه چیزی باشید و چه زمانی تماس بگیرید.

س.م.م بازدید : 204 شنبه 10 مرداد 1394 نظرات (0)

ازدواج از روی عشق,عاقبت ازدواج از روی دوست داشتن,عاشقت ازدواج از روی احساس,فرجام ازدواج از روی عشق,فرجام ازدواج از روی احساس,ازدواج احساسی

ازدواج از روی عشق | Marriage of love

از من بپرسيد مي‌گويم كه ازدواج، مهم‌ترین رخداد زندگی هر انسانی پس از تولد و پیش از مرگ است. حركتي که مردم در سراسر جهان متاثر از زندگي‌هاي فردي و حضور شبكه‌هاي مجازي پیش‌رو گرفته‌اند، اگر چه از جذابیت‌ها و حساسیت‌های سنتی ازدواج کاسته، ولی باعث نمي‌شود نقش، اهمیت و کارکرد آن را در جامعه نادیده گرفت. تشکیل خانواده که با ازدواج آغاز می‌شود، نقش بسزایی در تداوم و مانایی بشر، تربیت و پیراستگی اخلاقی و حتی شخصیت بخشی مردان و زنانی دارد که هسته اصلی اجتماعات انسانی‌اند. اما اين روزها تكليف احساسات و عشق در ازدواج چيست؟ ما تبديل به موجوداتي مكانيكي شده‌ايم تا انسان‌هايي مهرورز! اصلا عشق بايد باشد يا بايد به‌وجود بيايد يا ضروري نيست؟ درگذشته چطور بوده و در آينده چطور خواهد بود؟

عشق از فلسفه گرفته تا الهیات و علوم‌اجتماعی، تعاریف متعددی دارد. اما آنچه که به آن نیاز داریم و در پی تشریح آن در قالب ازدواج هستیم تنها به موردی اشاره می‌کند که زن و مرد در دو طرف بازوان عشق قرار می‌گیرند. عشق یعنی گرایش عاطفی شدید. مهر یا علاقه، دلبستگی بسیار به چیزی یا کسی. عشق بیانگر دلبستگی فیزیکی و شخصی متقابلی است که دو نفر نسبت به یکدیگر احساس می‌کنند. این روزها برخي افراد درباره این نظر که عشق همیشگی است تردید دارند، اما ما معمولا فکر می‌کنیم که عاشق شدن از احساسات و عواطف انسانی ناشی می‌شود.

جامعه‌شناسی احساسات
جامعه‌شناسی احساسات یا Sociology of Emotions رشته‌ای است که تلاش می‌کند با استفاده از نظریات و تکنیک‌های جامعه‌شناسی، احساسات انسان را مطالعه کند. در یک نگاه کلی جامعه‌شناسی به‌عنوان پاسخی برای تاثیرات منفی مدرنیزاسیون به وجود آمد و حتی می‌شود گفت که بسیاری از نظریات کلاسیک این رشته بدون این‌که ادعای این‌کار را داشته باشند، با احساسات انسانی سر و کار داشته‌اند. کارل مارکس، سرمایه‌داری را باعث جدایی انسان از وجود خود می‌دانست، زیمل در مورد تاثیرات کلانشهر بر انسان می‌نوشت و ماکس وبر تأکید داشت بر خاصیت عقلانی‌کننده مدرنیته بر انسان‌ها. اما من مي‌خواهم از احساس عشق بگويم در ازدواج‌هاي ايراني

راستش زمانی زن بودن در زندگي مشترك را برابر مادری می‌دانستند و هویت اجتماعی زنان در فرزندپروری تعریف می‌شد، اما اکنون زنان هویت اجتماعی خود را به‌گونه‌ای دیگر تعریف می‌کنند. همچنین عرصه انتخاب برای دختران نیز باز شده تا با اراده خود و بدون ازدواج بتوانند مادر بودن را تجربه کنند؛ چراکه اخیرا در قانون خانواده آمده که دختر مجرد ٣٥ ساله می‌تواند بدون ازدواج کودکی را به فرزندی قبول کند. اگر اينگونه باشد، مقوله عشق در اين رفتار در كجاي قلب انسان معاصر قرار مي‌گيرد؟ يك‌نفر چگونه مي‌تواند عشق پدر و مادر را حس كند و خود را محصول عشق يا پرورش يافته عشق بداند و بنامد؟

شايد نگاهي به رساله دکترای دکتر علیرضانژاد تحت‌عنوان «عشق و جنسیت با تأکید بر مطالعه‌ای درباره عشق در زندگی زنان تحصیلکرده» در اين ميان راهگشا باشد؛

هم‌اکنون برای بسیاری از زنان ازدواج به مثابه یک تقدیر ناگزیر مطرح نیست، بلکه احساسات عاشقانه قدرت محرکه‌ای است که انگیزه ازدواج را سامان می‌دهد. از سوی دیگر زنان بسیاری، از احساسات متناقضی نسبت به شریک زندگی خود، پس از ازدواج یاد می‌کنند.

هم‌اکنون برای بسیاری از زنان ازدواج به مثابه یک تقدیر ناگزیر مطرح نیست، بلکه احساسات عاشقانه قدرت محرکه‌ای است که انگیزه ازدواج را سامان می‌دهد. از سوی دیگر زنان بسیاری، از احساسات متناقضی نسبت به شریک زندگی خود، پس از ازدواج یاد می‌کنند. گویی نمی‌توانند بین احساسات متفاوت خود تمایز قایل شوند. بسیاری از زنان ناگزیرند در خلال روابط عاطفی خود به پرسش‌هایی پاسخ گویند. این مجموعه پرسش‌ها عبارتند از عشق چیست؟ آیا تقدیر، عشق را برای ما تعیین می‌کند یا خودمان در این‌باره تعیین‌کننده هستیم؟ آیا زن بودن به معنی عاطفی بودن است و اگر این‌طور است چرا ما نمی‌توانیم یا نباید عاشق شویم؟ آیا زن باید معشوق باشد؟ آیا عاشق بودن برای زن قدرت به همراه می‌آورد یا او را در رابطه به سوی ضعف بیشتر می‌کشاند؟

اما دوست دارم قبل از اينكه به موضوع عشق و ازدواج چه در ايران گذشته و چه در ايران امروزي بپردازم، بگويم كه تعاريف هميشه نسبي هستند آن‌هم در هر كجاي جهان! و ديگر اينكه بسياري از تعاريف در طول زمان دچار دگرگوني شده‌اند. شما هم اگر در طول زندگي خود معاني متفاوتي از احساسات، زندگي و عشق را درك كرده‌ايد بر خود خرده نگيريد!

عشق | ازدواج از روی عشق | ازدواج کردن

تعاريف از عشق
بله گفتم كه تعاريف از عشق در طول زمان متفاوت شده است. مي‌گويند عشق یک احساس نیست چون می‌‌تواند تغییر در ظاهر و فیزیولوژی نداشته باشد. پس عشق چيست؟ عشق یک نگرش است
(rubin ۱۹۷۰). یک موقعیت(ekman ۱۹۹۲)، یک احساس(turner ۱۹۷۰). یک سازه فرهنگی‌، سندرم احساسی
(avrill ۱۹۸۵). یک آمیزه از چندین احساس دیگر مثل لذت و عصبانیت (laird oately and johnson ۱۹۸۷) و (izard ۱۹۹۲). عشق یک حالت انگیزشی جهت‌دار است تا یک احساس(aron and aron ۱۹۹۱). مانند گرسنگی، ترس و خواب یک حالت کشش و علاقه است (rimper&berth ۲۰۰۵) و…

لازم است كه بدانيد در تبیین جامعه‌شناختی‌ احساس عشق، چهار فعالیت اصلی‌ انجام پذیرفته است. تبیین ساختاری از عشق، از دو دسته ساختار اجتماعی کلان و خرد سخن می‌‌گوید. در ساختار اجتماعی کلان به نقش عشق در کنترل اجتماعی و این‌که عشق توسط ساختار اجتماعی کنترل می‌‌شود، پرداخته می‌شود. درسطح ساختار اجتماعی خرد به عشق هم به‌عنوان یک تجربه عاطفی و همزمان با آن تمایل به تناسب وضع دوست داشتن یک شخص نگاه می‌‌شود. نظر دیگر، دیدی تاریخی‌ به عشق دارد و دگرگونی‌هایی‌ که در نوع عشق براساس دوره تاریخی‌ مطرح می‌‌شود را مورد توجه قرار می‌‌دهد. در این رابطه گیدنز حرکت از عشق رمانتیک به عشق مطلق را مطرح می‌‌کند. عشق سازه‌ای فرهنگی‌ است، تلاشی دیگر در تبیین جامعه‌شناختی از عشق است. عشق و نابرابری اجتماعی به بی‌‌عدالتی با دوام و ذاتی در تجارب عشق اشاره دارد.

ازدواج‌هاي قديم
از مباحث كلاسيك و دانشگاهي فاصله بگيرم. ما بايد مصاديق را در گوشه و كنار خانه، محله و شهر خود ببينيم و در مورد آن به بحث بپردازيم. دکتر احمدنیا در نشستی با موضوع «چالش‌های ازدواج و معضلات سلامت اجتماعی خانواده در ایران» گفته بود جامعه ایران شاهد تغییرات ارزشی و هنجاری پرشتابی در دوره زمانی نسبتا کوتاه چند ساله پس از انقلاب‌ سال ٥٧ در سطح جامعه ایرانی و به‌ویژه در زمینه ازدواج و خانواده بوده‌ است. در سال‌های اخیر شاهد تغییرات ارزشی و شتابنده بوده‌ایم.

اما شرایط شکل‌گیری ازدواج در ایران درگذشته چگونه بوده است؟ نحوه انتخاب همسر به عهده پدر و مادر و گاهی قوم و قبیله فرد بوده و انگیزه دختر و پسر از ازدواج، فرزندآوری تلقی می‌شده‌ است. در انتخاب همسر نیز به بحث عقد دخترعمو و پسرعمو اهمیت داده می‌شد و عقیده بر این بود که عقد آنها در آسمان‌ها بسته شده است. ازدواج‌ها درگذشته بیشتر درون‌گروهی بود تا برون‌گروهی و اگر ازدواج برون‌گروهی صورت می‌گرفت، مرزهای شناسایی و هدایت جمعی آن گروه مخدوش می‌شد. به همین علت است که امروزه بسیاری از زبان‌ها و فرهنگ‌های قومی را از دست داده‌ایم؛ چراکه شیوه‌های تشکیل خانواده مضمحل شده‌اند. در ازدواج نسل قبل، این‌که افراد در چه سنی و با چه کسی و به چه شیوه‌ای ازدواج کنند، از قبل مشخص بود. به‌طورکلی اراده پذیرش همسر با جمع بود نه با فرد؛ به‌صورتی‌که گاهی ازدواج‌ها براساس منافع مالی و سیاسی گروه و قبیله شکل می‌گرفت.

اینکه در گذشته آیا عشق معیار ازدواج بوده یا نه؟ سوالي است که دكتر  احمدنیا در پاسخش مي‌گويد: در گذشته معیارهای مختلفی برای انتخاب همسر وجود داشته که می‌توان به پول، زیبایی، مسکن، شغل، اخلاق، دینداری، سواد، تحصیلات و صداقت اشاره کرد که البته ترتیب و تنوع معیارهای زن و مرد با هم متفاوت بوده ‌است.

عشق بهتر است یا ثروت | تفاوت عشق قدیم با جدید

ازدواج‌هاي جديد
آنقدر روند ازدواج‌هاي جديد رو به تغيير گذاشته كه كمتر دو نفري را پيدا مي‌كنيد كه مشابه دو نفر ديگر، هم را پيدا كرده و عاشق شده و براي بقاي عشقشان ازدواج كرده باشند. امروزه اما سن تجرد قطعی برای زن و مرد فرق کرده و تحمل اجتماعی برای عدم ازدواج دختر و پسر افزایش پیدا کرده ‌است. حتی شیوه و معیار همسرگزینی نیز تفاوت کرده و کنش عقلایی معطوف به هدف، موجب می‌شود که دست به انتخاب بزنیم. شکل آشنایی و همسرگزینی از جمع‌گرایی به فردگرایی تغییر پیدا کرده‌ و این تحول از انتخاب جمعی به فردی، قابل تأمل است. عشق به‌عنوان یکی از ملاک‌ها و معیارهای مهم تلقی می‌شود و نیز فضای همسرگزینی به شرایطی تبدیل شده که گزینه‌های زیادی را پیش روی افراد قرار می‌دهد. این فضاها می‌تواند دانشگاه یا فضاهای شغلی و نیز فضاهای مجازی باشد. ارزش‌ها نیز دچار تغییر شده‌اند؛ به‌طوری‌که دیگر فرزندآوری تنها هدف و دلیل ازدواج نیست. از دلایل این مسأله می‌توان به مصرف‌گرایی فرزندان اشاره کرد که دیگر پشتوانه زمان پیری و درآمدزا نیستند.

دختران و پسران امروز در فضاهایی مانند خیابان و مراسم مختلف و حتی ازدواج غیابی به انتخاب همسر می‌پردازند. متاسفانه موضوعی که امروزه ازدواج را دچار مشکل می‌کند این است که سابقه آشنایی‌های پیش از ازدواج کم است. موضوع دیگر نیز بحث رواج ازدواج‌های ناهمگون است. از منظر جامعه‌شناسی خانواده بهتر است که ازدواج‌ها همگون‌ باشد که دو نفر از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، تحصیلات، قومی و مذهبی شباهت بیشتری داشته باشند و اینگونه شانس موفقیت ازدواج خود را افزایش دهند. با اين تفاسیر، نمي‌دانم در اين ميان سرنوشت عشق چه مي‌شود؟ نمي‌دانم براي پيوندهاي جاري و آتي عشق را چگونه مي‌توان به تصوير كشيد…

عشق و زندگي مشترك
در نگاه اول به‌نظر می‌رسد که عشق پدیده‌ای شخصی و در حد زیادی جسمی است. برای مدت‌ها اینگونه تصور می‌شد که عشق عرصه‌ای مناسب برای مطالعه جامعه‌شناس نیست. عشق به مثابه احساس، به‌رغم ویژگی‌های جسمی آن، فرد را به دیگرانی که موضوع این احساس هستند مرتبط می‌کند و از این رو بعدی اجتماعی-فرهنگی بر آن حاکم است. دکتر سهیلا علیرضانژاد مي‌گويد: در زنان پیوندی عمیق بین احساسات، روابط اجتماعی و کیفیت آن وجود دارد. با افزایش سن بیان احساسات به‌طور فزاینده‌ای تحت‌تأثیر ارزش‌های فرهنگی قرار می‌گیرد و بدین ترتیب تجربه و بیان احساسات هر چه بیشتر ناهمخوان می‌شوند. بدین معنی که ما کیفیت و شدت احساساتی را که بیان می‌کنیم به‌ویژه آنهایی که ما را با دیگران مرتبط، نظارت و کنترل می‌کند. بسیاری از عشاق نمی‌توانند به روشنی بگویند که از رابطه‌ای که به واسطه عشق ایجاد شده، چه انتظاری دارند اما ظاهرا فداکاری عنصری ضروری برای برقراری یک رابطه بلندمدت است. نکته مقابل این ویژگی، تمایل فرد به حفظ آزادي و فردیت خود است. این اولین دوگانه‌ای است که در عشق دیده می‌شود.

برخي جامعه‌شناسان ٧ نوع مختلف از عشق را معرفی می‌کنند.

١- عشق رمانتیک: که با جاذبه جسمی، احساسات جنسی، رمزآلودی عاشقانه و فعالیت‌های هورمونی همراه است
٢- عشق عملگرایانه و واقع‌بینانه
٣- عشق نوعدوستانه
٤- عشق به مثابه یک عقده روحی: حسادت، وسواس یا احساسات قوی بی‌ثبات

٥- عشق برادرانه

٦- عشق معمول

٧- عشق خانوادگی

برخي ديگر سبکی متفاوت از عشق را معرفی کرده‌اند. ١- عشق والدینی؛ ٢- عشق برای وقت‌گذرانی که مبتنی است بر تفریح، غیرمتعهد و آسان‌گیر؛ ٣- شیدایی؛ ٤- عشق الهی؛٥- شهوت؛٦- پراگما: سبکي منطقی که انتخاب شریک فرد به دقت براساس معیارهای عقلانی از قبیل طبقه‌اجتماعی یا مشابهت‌ها در زمینه اجتماعی برنامه‌ریزی شده است.

سوال اين است كه آيا عشق به مثابه محصول فوری و بلافصل و در عین حال عکس‌العمل نسبت به فرآیند عقلایی شدن، ارزیابی می‌شود؟ آيا عشق راهی است برای جست‌وجوی رستگاری شخصی در این دنیا؟ آيا عشق تأکید بر عدم عقلانیت در برابر عقلانیت است؟ آياعشق رمانتیک ابزاری برای ارتباط و محقق ساختن خواست‌ها و استعدادهای فردی در یک دنیای پیچیده، غیرشخصی و بی‌نام و نشان است. بدین‌ترتیب نمی‌توان عشق را به مثابه یک مشخصه ثابت از پیش داده شده زندگی انسانی تلقی کرد.

در پژوهش دکتر علیرضانژاد به‌ویژه بر عشق رمانتیک در زندگی زنان پرداخته شده است. مصاحبه‌هاي او نشان می‌دهد که بانوان مصاحبه‌شده براین باورند که عشق سودایی نوعی نابرابری در رابطه ایجاد می‌کند. یعنی هر یک از طرفین که در دام این عشق درافتد، بی‌قدرت می‌شود.

در پژوهش دکتر علیرضانژاد به‌ویژه بر عشق رمانتیک در زندگی زنان پرداخته شده است. مصاحبه‌هاي او نشان می‌دهد که بانوان مصاحبه‌شده براین باورند که عشق سودایی نوعی نابرابری در رابطه ایجاد می‌کند. یعنی هر یک از طرفین که در دام این عشق درافتد، بی‌قدرت می‌شود. از این‌رو بودن در کنار مردی عاشق برای آنان یک نقطه قوت تلقی می‌شود، به همان‌سان در افتادن خود به دام عشق برایشان ترس‌آفرین و خطرناک تلقی می‌شود. نکته جالب آن که، این ترس در بین متولدین نیمه دهه ٦٠ و ٧٠ بسیار کمتر از زنان متولد دهه‌های پیشین بود.

اگر چه ظاهرا عشق وابستگی را افزون می‌کند، اما زنان در خلال مصاحبه عشق را به مثابه عامل استقلال می‌نگریستند. ظاهرا عشق رومانتیک که منجر به رابطه بلندمدت می‌شود، می‌تواند آنها را از سلطه موجود در عشق والدینی برهاند. در بسیاری از موارد وقتی که رابطه ناشی از عشق رمانتیک، باتوجه به ماهیت آن به سوی سلطه میل کرد، زنان معمولا به سوی سایر اشکال عشق ازقبیل عشق والدینی، عشق به فرزند یا عشق خواهرانه پناه می‌برند.

آسیب‌شناسی عشق در ازدواج
فروپاشی و از بین رفتن بیشتر خانواده‌هایی که روزی عاشق یکدیگر بوده‌اند اولین آسیبی است که ازدواج‌های نامعقولانه و غیرمنطقی می‌بیند. البته گاهی هم اتفاق می‌افتد که منجر به ازدواج نشده آنگاه به مراتب دردناک‌تر از پیش است. افسردگی روحی، خودکشی و نومیدی از زندگی می‌تواند بعدها در روابط فردی به وجود آید. دسته دیگر علاوه‌بر چشیدن ناکامی، متوسل به خشونت می‌شوند و می‌خواهند از این طریق آنچه را که نتوانستند به دست بیاورند جبران کنند. منصفانه نیست مانند دکتر استل پنستی، عشق را نوعی تصور و تفاهم فرض کنیم یا مانند «گیدنز» یک بیماری روانی قلمداد کنیم ولی هرچه که هست اگر ادعا کنیم ازدواج هر چه سنجیده‌تر و مناسب‌تر و براساس عقل و منطق صورت پذیرد استحکام و پایداری خانواده بیشتر خواهد بود؛ و هرچه زناشویی نامناسب‌تر و براساس رفتاری غیرعقلایی تأثیر گرفته باشد گسیختگی خانواده بیشتر اتفاق خواهد افتاد.

فراموش نكنيم كه عشق و محبت بين زن و شوهر از ارکان اصلي نظام خانواده است؛ اما با گذشت زمان ممکن است شور و شوق دوران نخستين ازدواج کمتر شده و حتي به خاموشي کشيده شود. برخي همسران، هنگامي‌که در زندگي مشترک خود خدشه‌اي مي‌بينند، چنان آشفته مي‌شوند که پل‌هاي پشت‌سر خود را خراب مي‌کنند؛ طوري‌که ديگر نمي‌توانند روابط‌شان را با يکديگر ترسيم کنند. آنها مي‌توانند در زندگي روزمره، در عادت‌هاي فردي و در سليقه‌هاي شخصي تنش و کشمکش ايجاد کنند، نه عشق. چنانچه برخي معتقدند که عشق با گذشت زمان زياد دوام پيدا نمي‌کند. حتي به‌طور افراطي گفته‌اند: ازدواج گورستان عشق است!

براي وجود عاشق و معشوق، انسان بودن، اخلاقي ماندن، مهرباني، صبوري و ايثار لازم است. اگر هركدام از اين عناصر نباشد، عشق ديگر عشق نيست…

س.م.م بازدید : 146 شنبه 10 مرداد 1394 نظرات (0)

حکم شرعی سقط جنین,جنین و سقط آن,آموزش های زناشویی,عوارض سقط جنین برای زنان,عوارض سقط جنین برای مردان,عوارض سقط جنین

 

 

 

سقط جنین | Abortion

 

در خصوص سقط جنین و راهنمایی برای مردان باید گفت بازگشت به شرایط عادی پس از سقط بسیار سخت است. هر چند شما و همسرتان شاید احساسات متفاوتی در مواجه با سقط جنین داشته باشید، هردوی شما نیاز به زمان و حمایت دارید.

در اینجا مطالبی در زمینه سقط جنین و راهنمایی برای مردان آورده شده است

سقط جنین
سقط جنین زمانی است که جنین قبل از ۲۰ هفته از بارداری از بین می رود.

سقط جنین تا حدودی رایج است اما گفتن اینکه چگونه اتفاق افتاده بسیار سخت است و علت این است که بسیاری از سقط جنین ها زمانی اتفاق می افتد که حتی خانم ها اطلاعی از بارداری خود ندارند. حدود ۱۵ تا ۲۰% بارداری های تائید شده منجر به سقط می شوند. سقط جنین دلایل مختلفی دارد. معمول ترین علت آن این است که بارداری در زمان و شرایط مناسب رخ نداده است. وقتی سقط جنین آغاز می شود هیچ معالجه پزشکی برای متوقف کردن آن وجود ندارد.

غم واندوه حاصل از سقط جنین را تقسیم کنید
اگر دکتر به شما و همسرتان بگوید که بچه سقط شده است حتماً احساس ناراحتی ، ناامیدی و افسردگی خواهید داشت.

احتمالاً فیزیک همسرتان در حال تغیر بوده و در حال تفکر مادر شدن و شما در حال تفکر در مورد پدر شدن ، اما به جای آن حالا شما غمگین و ناراحت شده اید. اما به خاطر اینکه بسیاری از سقط ها در ۱۲ هفته اول بارداری رخ می دهد برخی از خانم ها نمی دانند که باردار هستند یا اگر بدانند این خبر را با کسی در میان نگذاشته اند ، این مسئله باعث بیشتر شدن غم و اندوه ناشی از سقط می شود.

افرادی هستندکه اعتقاد دارند صحبت کردن در مورد سقط جنین می تواند به آنها کمک کند. شما می توانید اجازه دهید که دوستان نزدیک و فامیلها بدانند که بچه شما چه معنی برای شما دارد ، چه کمک هایی شما نیاز دارید و چقدر می خواهید تجربیاتتان را منتقل کنید . اگر شما احساس خوبی برای صحبت کردن ندارید می توانید در مورد مسائل بنویسید.

 

سردرد زمان بارداری | میگرن در زمان بارداری

 

 

از همسرتان حمایت کنید
سقط جنین و راهنمایی برای مردان

اگر چه سقط جنین یک اتفاق بد برای هر دوی شما است اما این اتفاق به صورت فیزیکی برای همسرتان اتفاق می افتد. اگر خون ریزی همسرتان برای روزها یا هفته ها بعد از سقط ادامه داشته باشد این اتفاق به طور طبیعی می افتد. همسرتان همچنین در یک حالت احساسی سرد قرار دارد. او ممکن است با بچه در حال رشد رابطه خاصی برقرار کرده باشد. او ممکن است شکم خود را نوازش می کرده یا با خودش صحبت می کرده است.

خیلی ساده است به همسرتان گوش کنید و شانه ای برای گریه کردن به او بدهید ، اغلب اوقات این بیشترین چیزی است که همسرتان می خواهد.

مراقبت از خود و همسرتان
شما و همسرتان نیاز به زمان و حمایت دارید. زمانی را برای انجام کارهای لذت بخش اختصاص دهید مثل برخی کارها که باعث آرامش خاطر شما می شود. این می تواند باعث بهتر شدن روابط شما شود و احساسات مثبتی در شما ایجاد می کند.

تلاش برای بارداری دوباره
شما یا همسرتان ممکن است مشتاق باشید تا دوباره برای بچه دار شدن اقدام کنید . ممکن است از طرف اقوام ، دوستان و همکاران برای بارداری مجدد تحت فشار باشید. ترمیم و بازسازی یک شبه اتفاق نمی افتد و پروسه آن برای هر کسی متفاوت است. بارداری مجدد ممکن است طول بکشد . اگر این اتفاق بیافتد احساس غم و ترس و ناامیدی ممکن است بدتر شود .

کمک گرفتن
در خصوص سقط جنین می توان گفت این باور ممکن است سخت باشد اما سرانجام شما و همسرتان راه نجات از غم و غصه را پیدا می کنید. زندگی ادامه دارد اما شما تغییر خواهید کرد برخی اوقات زیاد برخی اوقات کم اگر شما به طور کامل روی همسرتان تمرکز کرده باشید می توانید یک قدم مثبت در احساساتتان بردارید.

اگر شما یا همسرتان همچنان احساس افسردگی دارید نیاز به یک مشاور حرفه ای داشته باشید.

در خصوص سقط جنین و راهنمایی برای مردان کارهایی که می توانید انجام دهید
*اگر خواستید در مورد اتفاقات و داستانهای پیش آمده صحبت کنید از یک دوست صمیمی یا فامیل نزدیک کمک بگیرید.

*اگر شما آرام نیستید، تحت فشار هستید و رابطه شما  در معرض خطر است حتماً از مشاور کمک بگیرید.

*به کمک های دیگران جواب مثبت بدهید ، شما به تنهایی نمی توانید مسئله را حل کنید.

س.م.م بازدید : 225 شنبه 10 مرداد 1394 نظرات (0)

افزایش علاقه بین نامزدها,محبت در زندگی زناشویی,محبت میان زن ومرد,نامه نگاری های عاشقانه,دوران عقد,محبت میان زن ومرد در دوران عقد

افزایش دادن علاقه نامزد ها | Rising interest

زمانی كه خطبه عقد میان دختر و پسر خوانده می شود به فرمان خداوند متعال عشق و محبتشان در دل هم جای می گیرد. دوران نامزدی بهترین زمان و فرصت برای ایجاد محبت و افزایش روز به روز آن میان زن و مرد است. از تاثیر محبت در زندگی زناشویی همین بس كه باعث تداوم و استواری پیوند زن و مرد می شود.

حال این سوال پیش می آید که چه كارهایی باعث افزایش مهر و محبت میان زن ومرد در دوران عقد می شود؟برای پاسخ این سوال با ما همراه باشید:

-ملاقات های دوستانه
معمولاً دختر و پسرها در این دوران شیرین و به یاد ماندنی، دیدارهای دوستانه زیادی دارند. این ملاقات ها نیز باعث افزایش علاقه و محبت میان آنها می شود. البته به شرطی كه:
- ملاقات ها دوستانه و عاشقانه باشند.
-دختر و پسر در این ملاقات ها، به هم كلمات و جملات محبت آمیز بگویند و از تحقیر، ‌تمسخر و … یكدیگر دوری گزینند.
- یكدیگر را همیشه با القاب زیبایی چون عزیزم،‌ مهربانم و… صدا بزنند.
- خود را پایبند اصول اخلاقی و مهمی چون رازداری، صداقت،‌ عدم مقایسه و… بدانند. رعایت این اصول باعث افزایش اعتماد میان زن و مرد و در نهایت افزایش محبت و وابستگی آنها به یكدیگر می شود.

افزایش علاقه زن و شوهر | Interests couple

-متعادل بودن
محبت کردن و خوب بودن بیش از اندازه و همیشگی نه تنها باعث افزایش علاقه طرف مقابل نمیشود ، بلکه برعکس باعث بروز حس بی تفاوتی و بی ارزشی نیز میگردد. به یاد داشته باشید برای جذب کردن یک دختر یا پسر باید احساسات را تحریک کنید. بدون احساس، جاذبه غیرممکن است.
اما زیاد بودن یک احساس درست به اندازه بی احساس بودن بد است. وقتی همیشه خوب باشید یا همیشه بد باشید، از کسی که می خواهید دورتان میکند. پس متعادل باشید.

- توجه به یکدیگر و ارزش قائل شدن
- محبت وقتی که ابراز می‌شود، شیرینی دوچندانی پیدا می‌کند؛ بنابراین محبت خود را در قابل زیباترین جملات به همسرتان ابراز کنید.
- از همین ابتدا عادت کنید همسرتان را همیشه با القاب زیبایی چون عزیزم،‌ مهربانم و… صدا بزنید.
- تا جایی که ممکن است از بیان گله و شکایت و غر زدن‌های بی‌مورد خودداری کنید.
- همیشه به خاطر کارهای خوب همسرتان، هرچند کوچک و کم اهمیت، از او تشکر کنید.
- وقتی همسرتان از موضوعی ناراحت است، صمیمانه به حرف‌هایش گوش دهید و به جای نصیحت کردن فقط شنونده‌ی خوبی باشید.
 - در زمینه‌های گوناگون به علاقه‌مندی‌های همسرتان توجه کنید و به آن‌ها اهمیت دهید

افزایش علاه و محبت زن و شوهر | Rising interest

-نوشتن نامه های محبت آمیز
- معمولاً نوشتن نامه های عاشقانه و پر مهر، تأثیر بسیاری در افزایش محبت و استحکام رابطه میان افراد در دوران نامزدی دارد. شاید برخی گمان كنند كه این راه تنها مخصوص نامزدهایی است كه از هم دور بوده و در دو شهر یا كشور متفاوت زندگی می كنند، در حالیكه این چنین نیست.
نامه نگاری های عاشقانه یكی از بهترین راه‌های ابراز علاقه و محبت افراد به یكدیگر چه در دوران نامزدی و چه پس از ازدواج بوده و باعث پایداری زندگی مشترك می شود. البته فرستادن پیامك های زیبا، با محبت و عاشقانه نیز جزء این دسته محسوب می شوند.
البته همان‌طور که گفتیم بهترین و کارآمدترین شیوه برای نشان دادن محبت به همسر، ابراز و اظهار آن است که دوران عقد بهترین فرصت برای ایجاد محبت و افزایش روز به روز آن میان زن و مرد است. پس این دوران طلایی را از دست ندهید.

-هدیه دادن
«هدیه» یكی از زیباترین نمادهای ابراز مهر و محبت بوده و نقش بسیار عجیبی در جذب دلها و افزایش محبت میان افراد دارد. به همین دلیل همیشه افراد برای ابرزا علاقه و محبت به دیگری از هدیه استفاده می كنند. البته برخی گمان می كنند كه هدیه هرچقدر گرانتر باشد با ارزش تر و بهتر است درحالی كه هدیه فی نفسه ارزشمند است.
پس یكی از راه های ابراز علاقه و محبت به همسر و حتی جذب مهر و محبت او به خود در دوران عقد دادن هدیه است.

س.م.م بازدید : 147 شنبه 10 مرداد 1394 نظرات (0)

زناشویی,سایت زناشویی,روابط زناشویی,دانستنی های قبل ازدواج,دانش های قبل ازدواج,علم های قبل ازدواج,آموزش های زناشویی,آموزش زناشویی

ازدواج فامیلی چیست؟ | Consanguinity

ازدواج فامیلی یا خویشاوندی در درجه اول میتواند تاثیر بسزایی برروی نوزاد آینده خانواده بگذارد.فلج بودن و کم توان ذهنی بودن نوزاد اینده یکی از نتایج اصلی ازدواج فامیلی یا ازدواج خویشاوندی محسوب میشود

ایجاد بیماری‌های ژنتیکی در فزرندان تنها مختص به ازدواج‌های فامیلی نیست و این ریسک می‌تواند به میزان کمتری در ازدواج با غیر خویشاوندان نیز وجود داشته باشد.

امروزه بسیاری از افراد بر این باور هستند که چه کسی می‌تواند بهتر از پسرعمو، پسر خاله، دخترخاله و یا دختر عمو که خانواده‌ها نیز شناخت بهتری نسبت به یکدیگر دارند‌، مناسب ازدواج باشند. شاید به دلیل همین تفکر است که با وجود تلاش‌ها در جهت پیشگیری و تشخصی بیماری‌های ژنتیکی هنوز هم سالانه هزاران نوزاد مبتلا به بیماری‌های مادرزادی در کشور متولد می‌شوند.

بطور کلی ازدواج بی‌خطر دنیا سراغ نداریم. ازدواج هر فرد با هر فرد غریبه ای احتمال خطری حدود 2 تا3 درصد دارد. ازدواج با خویشاوندان بر حسب درجه خویشاوندی متفاوت است. ازدواج خویشاوندان درجه یک (ازدواج برادر و خواهر ما و یا ازدواج پدر و مادر با فرزند) و ازدواج درجه دو (ازدواج دایی با خواهر زاده) که این دو گروه در اکثر ادیان حرام است. ثابت شده است که به دلیل تشابه ژنی زیاد خطر تولد فرزند مبتلا به ناهنجاریها و عقب ماندگی ذهنی خیلی زیاد است.

خویشاوندان درجه سه (پسر عمو- دختر عمو و دختر خاله – پسر خاله) که به فراوانی باهم ازدواج می‌کنند که مورد نویسنده هم چنین است، مانع خاصی وجود ندارد به شرط آنکه در شجره فامیلی و خویشاوندان نزدیک دو طرف بیماری شناخته شده ژنتیکی یا عقب ماندگی ذهنی یا ناهنجاریهای عمده وجود نداشته باشد. به هر حال گر چه اکثر متخصصین ژنتیک برای ازدواج خویشاوندان درجه یه به بالا مانعی نمیبینند ولی در صورت امکان ، بهتر است قبل از ازدواج با مشاوره ژنتیک، مشورت شود. در این مشاوره ، اطلاعات طبی مستقیم در زمینه ژنتیک در اختیار بیماران و خانواده‌های آنان قرار داده می‌شود. این مشاوره هر زمان که بعید‌ترین احتمال یک اختلال ژنتیکی در خانواده وجود داشته باشد ضروری است.

ازدواج فامیلی | Consanguinity

ضرورت انجام مشاوره پزشکی قبل از ازدواج‌
وجود ‪ ۱۳‬هزار نوع بیماری ژنتیکی ، انجام مشاوره‌های پزشکی قبل از ازدواج‌ را ضروری کرده است.
زوجین دارای نسبت فامیلی باهم، وجود بیماری ژنتیک در خانواده زوجین ، سابقه نازایی ، سقط و مرده زایی از نشانه‌های خانواده‌های در معرض خطر تولد کودکان بیمار هستند و قبل از ازدواج یا تصمیم به بارداری با هدایت مراکزی از جمله بهزیستی ، دفترخانه‌های ثبت ازدواج ، مطب‌ها و مراکز بهداشتی و درمانی می‌توان از شیوع بیماریهای ژنتیکی و انواع معلولیت‌ها پیشگیری کرد.

درصد شیوع بیماری سندرم داون در کشور ناشی از ازدواج‌های فامیلی بالا است و بسیاری از کودکان مبتلا به این بیماری به‌رغم صرف هزینه‌های میلیونی در دهه دوم زندگی فوت می‌کنند. برای پیشگیری از بیماریهای ژنتیکی ، باید از تشویق جوانان به ازدواجهای فامیلی پرهیز کرده و در صورت اصرار ، این ازدواجها باید کنترل شده و پس از طی مراحل آزمایش و مشاوره‌های ژنتیکی باشد.

وظایف پزشک در قبال فرد مورد مشاوره
همان گونه که خصوصیت منحصر به فرد بیماری ژنتیکی ، تمایل آن به عود در داخل خانواده‌هاست، جنبه منحصر به فرد مشاوره ژنتیکی ، تمرکز آن نه تنها بر بیمار اولیه ، بلکه بر اعضای خانواده بیمار ، هم در حال حاضر و هم در آینده می‌باشد. مشاوره ژنتیکی که از فعالیتهای محوری در ژنتیک پزشکی است، نه تنها با اطلاع دهی به بیمار و خانواده‌اش ، بلکه با ایجاد مشاوره جهت‌دار از نظر روانشناسی برای کمک به سازگار شدن افراد و تطابق با تاثیرات اختلال در خانواده سروکار دارد.

مشاور ازدواج | مشاور خانواده

استانداردهای تعیین شده مراقبت پزشکی مستلزم آن هستند که ارائه دهندگان خدمات ژنتیکی شرح حالی بدست آورند که شامل اطلاعات خانوادگی و نژادی باشد. در مورد مخاطرات ژنتیکی بیماران و اعضای خانواده‌شان به آنها توصیه‌های لازم را ارائه کنند. آزمایش ژنتیکی یا تشخیص پیش از تولد ، در صورت لزوم ، پیشنهاد دهند و درمان گوناگون یا راههای اداره و تدبیر جهت کاستن خطر بیماری را ذکر کنند. مشاوره ژنتیکی ، محدود به ارائه اطلاعات و محاسبه خطر بیماری نیست، بلکه نوعی روند ارتباطی است. توانایی تعریف و تعیین موضوعات روانی _ اجتماعی پیچیده مرتبط با نوعی اختلال ژنتیکی در یک خانواده ، نقش مرکزی را در این کار ایفا می‌کند. توجه به این موضوعات ، احتمالا به موثرترین وجه از طریق تماس دوره‌ای با خانواده در طول زمان و با مرتبط شدن موضوعات پزشکی یا اجتماعی با زندگی افراد مبتلا ، انجام می‌شود.

مجموعه این موارد باعث می شود بر امتناع از ازدواج فامیلی تأکید کنیم، اما اگر کسانی به هر دلیل تن به ازدواج فامیلی دادند باید ذهنیت منفی را از خود دور  کنند. ازدواج فامیلی از طرف کارشناسان توصیه نمی شود، اما اگر اتفاق افتاد هم فاجعه رخ نداده است. افراد می توانند با حساسیت زدایی از موضوع، زندگی خوبی داشته باشند بسیاری از زوج ها ازدواج فامیلی داشته اند و سال ها در کمال آسایش و آرامش در کنار هم زندگی کرده اند.

باید توجه داشت که ذهنیت منفی، خود می تواند مشکل ساز شود. روان شناسی مثبت می گوید این ذهنیت می تواند زندگی را به کام افراد تلخ کند. بنابراین زوج هایی که ازدواج فامیلی داشته اند باید این ذهنیت را از خود دور کنند. البته باید توصیه های پزشکی را نیز در این زمینه مدنظر داشت و آزمایش های لازم را پیش از ازدواج و برای بارداری انجام داد.

س.م.م بازدید : 109 شنبه 10 مرداد 1394 نظرات (0)

زناشویی,سایت زناشویی,آموزش های زناشویی,آموزش زناشویی,آموزش بالا بردن میزان محبت همسران,بالا بردن میزان محبت همسران,افزایش میزان محبت همسران

 

هدیه دادن به همسر

 

مهر و محبت زیاد به همسر میتواند زندگی فرد را برای اون شیرین کرده و اون را از زندگی خوشنود کند در مقابل عدم ابراز محبت به همسر موجب میشود که رفته رفته اختلافات میان زن و شوهر بیشتر شده و در آخر سر به جدایی بکشاند در بیشتر مواقع هدیه دادن به همسر و حرف زدن با او از جدایی بین زن و شوهر جلوگیری میکند و موجب میشود تا طرف ها بیشتر همدیگر را بشناسند

 

هدیه دادن به همسر :

هدیه دادن گل، یكی از قدیمی ترین زبان ها برای بیان عشق است. مایه تأسف است كه انسان ها خود را از چنین هدیه با ارزشی كه قیمت چندانی هم ندارد محروم می كنند و گل دادن را تنها محدود به روز تولد یا عیادت از بیمار می کنند. شما می توانید با هدیه دادن ، زندگی و محل سكونت تان را سرشار از امواج مهر و محبت كنید. به ارزان بودن هدیه ای كه می خواهید بدهید فكر نكنید، بعضی از اعمال محبت آمیز دارای امواج كوچك ولی خاصی است كه بسیار دورتر از امواج هدایای گران قیمت می روند. شما باید این قدر به كار خوب خود ادامه بدهید تا مهربانی و هدیه دادن بخشی از وجود شما شود. نگران این نباشید كه ممكن است هدایای شما بی ارزش یا تكراری شوند. مطمئن باشید هیچ وقت چنین اتفاقی نمی افتد. صرفاً هدیه گرانتر، حاكی از بالاتر بودن میزان عشق نیست. مهم این است كه شما در هنگام هدیه دادن به فكر همسر خود بوده اید.

صرفاً هدیه گرانتر، حاكی از بالاتر بودن میزان عشق نیست. مهم این است كه شما در هنگام هدیه دادن به فكر همسر خود بوده اید.

بزرگترین هدیه ای كه می توانید به همسران خود بدهید، عشق بی قید و شرط است. عشق بدون قید و شرط نه تنها به فردیت هر كس احترام می گذارد بلكه آن را پرورش می دهد، حتی اگر جدایی یا از دست دادن همدیگر را به همراه داشته باشد.

 

حرف زدن با همسر | گوش دادن به حرف همسر

 

با همسر خود زیاد صحبت كنید

یك قلم و كاغذ بردارید و حساب كنید كه یك هفته چند ساعت یا چند دقیقه است. بعد به این سؤال پاسخ دهید كه چقدر از این زمان را به گفتگو با همسر عزیزتان اختصاص می دهید: سی دقیقه، یك ساعت، ده ساعت؟ از همسرتان بپرسید كه آیا این مقدار زمان برای او كافی است تا تمام حرف ها و مشكلاتش را با شما در میان بگذارد؟ به جای این كه هر شب بعد از رسیدن به خانه در جایی بنشینید و تلویزیون نگاه كنید یا روزنامه بخوانید، با همسرتان صحبت كنید و اگر وقتی باقی ماند به روزنامه خواندن بپردازید. هنگامی كه همسر عزیز شما كنارتان می نشیند تا با شما صحبت كند روزنامه را به كناری بگذارید و تمام وقت خود را به او اختصاص دهید. ممكن است استدلال کنید كه بعد از یک روز طولانی کاری، شب هنگام كه به خانه برمی گردید خسته هستید؛ ولی شما نباید از این بهانه برای نادیده گرفتن نیاز همسرتان به صحبت كردن سوءاستفاده كنید. باید طوری برنامه ریزی كنید كه سر فرصت با هم صحبت كنید.

«خوب گوش كردن» كامل كننده حلقه روابط زناشویی است. گوش كردن یكی از مؤثرترین روش ها برای تحت تأثیر قرار دادن همسر است.

شما برای این كه از همسرتان شناخت كافی داشته باشید باید مقدار زیادی از زمان خویش را صرف گفتگو با او در مورد علایق و طرز تفكر خود كنید. این كار باعث می شود او شما را بهتر بشناسد. شما باید از این گونه لحظات برای نشان دادن عمیق ترین احساسات خود استفاده كنید. بدون گفتگو، «صمیمیت» نمی تواند در زندگی شما وجود داشته باشد. تنها راهی كه می توانید با همسرتان رابطه خوبی داشته باشید، زیاد صحبت كردن و گفتن حقیقت است. تنها یك رابطه حقیقی بین شما و همسرتان می تواند زندگی شما را به سوی كمال و خوشبختی  هدایت كند. هیچ احساسی برای یك همسر بدتر از آن نیست كه در عین تأهل، باز هم احساس تنهایی كند و نتواند حرف هایش را با كسی در میان بگذارد.

 

افزایش میزان محبت همسران

 

به صحبت های همسرتان گوش کنید

در كنار «صحبت كردن» با همسر، باید وقت كافی نیز برای «گوش كردن» حرف های او اختصاص دهید. فراموش نكنید كه «خوب گوش كردن» كامل كننده حلقه روابط زناشویی است. گوش كردن یكی از مؤثرترین روش ها برای تحت تأثیر قرار دادن همسر است. اگر شما نشان دهید كه واقعاً علاقه مندید كه به حرف های همسر خود گوش كنید می توانید به راحتی او را تحت تأثیر خود قرار دهید. انسان ها ناخودآگاه جذب كسانی می شوند كه به حرف های آنان مشتاقانه گوش می كنند. با خوب گوش كردن می توانید موانعی را كه در سر راه زندگی مشتركتان قرار دارد به راحتی برطرف كنید، در غیر این صورت همسر شما تصور می كند كه شما برای همه وقت كافی دارید و فقط برای او وقت ندارید و نهایتاً كم كم از شما فاصله می گیرد.

اگر به دنبال راهی می گردید تا نزد همسر خود محبوب تر شوید می توانید از تكنیك تعریف و تمجید استفاده كنید. در تعریف و تمجید نیرویی جادویی نهفته است كه به كمك آن می توانید به اعماق قلب همسر خود نفوذ كنید. هر چه در تعریف و تمجید از همسرتان، از خود سخاوت بیشتری نشان بدهید بیشتر در قلب همسر خود نفوذ می كنید.

روان شناسان ثابت كرده اند كه گوش كردن باعث افزایش مهر و علاقه در زندگی مشترك  می شود. در واقع نیمی از مشكلات زوجین در زندگی زناشویی از خوب گوش نكردن شروع می شود و نهایتاً آنها را دچار سوء تفاهم و مشكلات بعدی می كند.

از همسرتان زیاد تعریف كنید

می گویند هنگامی كه به دنبال خوبی در دیگران باشید، بهترین را در خودتان خواهید یافت. اگر به دنبال راهی می گردید تا نزد همسر خود محبوب تر شوید می توانید از تكنیك تعریف و تمجید استفاده كنید. در تعریف و تمجید نیرویی جادویی نهفته است كه به كمك آن می توانید به اعماق قلب همسر خود نفوذ كنید. هر چه در تعریف و تمجید از همسرتان، از خود سخاوت بیشتری نشان بدهید بیشتر در قلب همسر خود نفوذ می كنید. دیل كارنگی در این زمینه گفته است:«از صمیم قلب تأیید كنید و در تحسین كردن دست و دلباز باشید. »

زوجین در ابتدای زندگی به علت این كه شناخت زیادی از یكدیگر ندارند در كارهای خود دچار شك و تردید می شوند. شما می توانید برای برطرف كردن شك و تردید و به منظور افزایش مهر و علاقه در روابط زناشویی از این نیروی عظیم كه در دسترس شماست استفاده كنید. این كار برای تان خرجی ندارد، مطمئن باشید پیرامون شما انسان های بسیاری وجود دارند كه برای شنیدن كلامی تحسین آمیز حاضرند به هر كاری دست بزنند، شاید همسر عزیز شما یكی از این افراد باشد.

مراقب همدیگر باشید

اگر همسرتان در حال حاضر بیمار است و این بیماری برای شما علاوه بر هزینه های مادی، مشكلات زیادی به همراه آورده است به این موضوع فكر كنید كه زمانی كه پدر یا مادرتان مریض می شدند طرف مقابل با او چگونه برخورد می كرد. به لحظاتی در كودكی خود فكر كنید كه آنها تمام شب را بیدار می ماندند تا از همدیگر مراقبت كنند. مطمئن باشید با یادآوری این خاطرات می توانید تحمل خود را در انجام وظایف و ایفای نقشی كه به عهده دارید بالاتر ببرید. «عشق» مقصد نهایی و بالاترین هدفی است كه بشر آرزویش را دارد. از عشق ورزیدن به عنوان تنها دارو و درمان واقعی برای مداوای همسرتان استفاده كنید. باور كنید اگر به او عشق بورزید  می توانید همسر بیمار خود را درمان كنید. اعمال محبت آمیزی كه شما در حق همسر عزیز خود انجام می دهید خواص درمانی دارند و باعث مقاوم شدن بدن او در برابر بیماری ها می شود.

خدا را در زندگی مشتركتان فراموش نكنید

ما باید بپذیریم كه موجوداتی هستیم كه با خواست خدا خلق شده ایم و همیشه می توانیم در زندگی پیشرفت كنیم. خداوند بزرگ همواره شاهد تك تك اعمال ماست و برای هدایت بشر به سوی كمال و خوشبختی واقعی، سفیران عشق زیادی را فرستاده است. شما می توانید با مطالعه کتاب های صاحب نظران و عمل به پیشنهادات ارائه شده آن ها می توانید راه حقیقی خوشبختی در زندگی زناشویی را پیدا كنید و به داشتن زندگی سالم و عاری از هرگونه مشكلات اخلاقی امیدوار باشید، اما شرطی برای رسیدن به خوشبختی وجود دارد و آن این است كه ببینید در زندگی سابق خود چقدر اشتباه كرده اید و آیا حاضرید از همسر خود به خاطر اشتباهاتتان معذرت خواهی كنید. ارتباط مستحكم و پابرجا در روابط زناشویی نصیب كسانی می شود كه به اهمیت این کار پی برده اند و حاضرند از همسر خود به خاطر اشتباهاتی كه در حق او مرتكب شده اند معذرت خواهی كنند. در حقیقت عذرخواهی خالصانه برتر از تشخیص اشتباه است و نشان می دهد شما اشتباهاتی كه در حق همسرتان انجام داده اید را به رسمیت شناخته اید و آن قدر به رابطه زناشویی تان اهمیت می دهید كه می خواهید از او عذرخواهی كنید.

موارد گفته شده هنگامی كه در كنار یكدیگر قرار می گیرند كلیدی را می سازند كه می توانید به كمك آن قفل مشكلات زندگی مشترك  خود را برای همیشه باز كنید. این كلید هم اكنون در ذهن شما وجود دارد. فراموش نكنید كه  عشق  هرگز رد نمی شود و پاسخ عشق، عشق است؛ پس به جای این كه امروز دست خالی به خانه خود بازگردید یك شاخه گل برای همسرتان بخرید و با صدای بلند به او بگویید دوستش دارید.

س.م.م بازدید : 125 شنبه 10 مرداد 1394 نظرات (0)

زناشویی,سایت زناشویی,آموزش های زناشویی,دوران نامزدی,دوران عقد,آموزش های دوران نامزدی,آموزش های دوران عقد,دوران عقد و نامزدی

دوران نامزدی | دوران عقد

موفقیت در دوران نامزدی و عقد مستلزم رعایت برخی از نکات کلیدی میباشد که شما با رعایت این نکات نه تنها نامزدی خوبی را سپری خواهید کرد بلکه دوران نامزدی برای شما به شیرین ترین دوران زندگی شما بدل خواهد شد

دوران نامزدی می‌تواند تنها بخش هیجان‌انگیزی از رابطه شما با كسی كه مطمئنید قرار است همسرتان شود، باشد یا اینكه بیشتر به یك آزمون و خطای ارتباطی كه جوابش را از پیش تعیین نكرده‌اید، تبدیل شود. تصوری كه شما از این چند ماه دارید و سوال‌هایی كه در ذهن‌تان است و به دنبال پاسخ‌شان می‌گردید، می‌تواند تا اندازه‌ای آینده‌ای كه قرار است به آن وارد شوید را پیش‌بینی كند؛ پس مراقب خشت اول باشید!

اگر از همان روزهای نامزدی، اولین خشت این رابطه را كج بگذارید، مقدمات از دست دادن كسی كه دوستش دارید یا وارد شدن به رابطه‌ای كه تحمل ماندن در آن را ندارید، فراهم می‌كنید.

نامزدی را طولانی نكنید
شرایط رفتن به خانه بخت را ندارید اما می‌خواهید با به رابطه تان رسمیت دهید؟ پیشنهاد می‌كنیم اگر نمی‌توانید پس از 6ماه یا نهایتا یك سال از نامزدشد‌ن‌ به خانه خود بروید، به جای عجله كردن در رسمیت بخشیدن به این رابطه، برای فراهم كردن مقدمات ازدواج‌تان تلاش كنید. نامزدی طولانی می‌تواند به رابطه شما آسیب بزند.

موفقیت در دوران نامزدی | success in marriage and engagement

كار را تمام  شده ندانید
نامزدی تنها دوره شناخت است نه بخشی از دوران متاهل شدن شما. اجازه ندهید تعهدی كه در این دوره ایجاد می‌شود، بر تفاهم میان شما مقدم شود و حق تصمیم‌گیری درست و منطقی را از شما بگیرد. چشم‌های‌تان را باز كنید. چه تفاوت‌ها و چه مشابهت‌هایی دارید؟ این تفاوت‌ها تا چه اندازه می‌توانند باعث زیر پا گذاشته شدن خطوط قرمز شما شوند؟ در برابر كدام‌شان می‌توانید چشم‌های‌تان را ببندید و كدام‌شان اگر یك عمر در زندگی‌تان تكرار شوند، می‌توانند آرامش شما را بگیرند؟ نباید به‌خاطر ترس از حرف دیگران یا نگرانی در مورد احساسات فرد مقابل‌تان خود را موظف به نشستن پای سفره عقد بدانید. شاید اگر نامزد بودن‌تان را فریاد نزنید و آن را تنها به اطلاع آشنایان نزدیك برسانید، برهم زدن این قرارداد در صورت نبود تفاهم برای‌تان آسان‌تر باشد.

فاصله ها را حفظ کنید
حتی اگر صیغه محرمیت میان‌تان جاری شده، باز هم تا گرفتن جشن عروسی و رفتن به خانه خودتان، فاصله‌ها را حفظ کنید تا بخاطر درگیر شدن بیش از اندازه احساسات‌تان  چشم‌های شما بر واقعیت ها بسته نشود. ممكن است به‌خاطر آغاز كردن رابطه زناشویی در این دوره، احساس كنید كه امكانی برای قطع این ارتباط، به هم زدن نامزدی و ازدواج در آینده با فردی دیگر وجود ندارد. از آنجا كه قرار نیست نامزدی شما زیاد طول بكشد، به خودتان این مجال را بدهید كه بدون وجود عواملی از این دست، با چشم باز یكی از مهم‌ترین تصمیم‌های زندگی‌تان را بگیرید.

success in marriage and engagement (3)

همه رازها را نگویید
درست است كه شما نباید جز حقیقت چیزی را به زبان بیاورید اما می‌توانید گاهی در مورد برخی حقایق سكوت كنید. اگر رازی در خانواده شما هست كه گفتن یا نگفتنش تاثیری روی زندگی نامزد شما و حتی زندگی مشترك‌تان نمی‌گذارد، می‌توانید آن را به زبان نیاورید. تصور نكنید زندگی مشترك یعنی داشتن اطلاعات مشترك در مورد گذشته و احساساتی كه سراغ‌تان می‌آید. گاهی شكستن این سكوت می‌تواند كام رابطه شیرین شما را تلخ كند.

آزمون عشق برگزار نكنید
نامزدتان چقدر دوست‌تان دارد؟ برای داشتن شما حاضر است تا كجا پیش برود و از چه چیزهایی بگذرد؟ شاید چنین سوال‌هایی كه در ذهن اغلب ما چرخ می‌خورد، خیال راه انداختن چند آزمون عشق را به ذهن شما بیندازد. «اگر من را دوست داری با فلانی قطع رابطه كن!»، «اگر من را دوست داری نباید هیچ محدوده خصوصی‌ داشته باشی و باید رمز عبور حساب‌های اینترنتی‌ات را در اختیار من بگذاری و اجازه دهی گوشی‌ات را وارسی كنم» و…؛ اینها خواسته‌هایی است كه از نظر برخی خانم‌ها و حتی آقایان، به عنوان آزمونی برای سنجیدن میزان عشق طرف مقابل به آنها، معرفی می‌شود اما اگر شما هم اهل برگزار كردن چنین آزمون‌هایی هستید، دست نگه ‌دارید. هرگز به حریم شخصی نامزدتان وارد نشوید و اجازه ندهید او هم حریم شما را زیر پا بگذارد. سعی كنید میزان عشق همسرتان را در وفاداری‌ به قول‌هایش، احترام گذاشتن به شما و كسانی كه دوست‌شان دارید و تلاشش برای ساختن آینده‌ای بهتر بسنجید، نه ویران كردن پل‌های پشت سرش برای جلب رضایت شما.

موفقیت در نامزدی و عقد | success in marriage

خودتان را زیر و رو نكنید
درست است كه سازگاری بعد از ازدواج، می‌تواند به نفع شما و رابطه‌تان تمام شود، اما این سازگاری به معنی زیر پا گذاشتن خودتان و اولویت‌های‌تان نیست. هرگز بخشی از خودتان را زیرپا نگذارید كه بعدها به‌خاطر از دست دادنش حسرت بكشید یا اینكه به فرد مقابل‌تان فشار بیاورید. قرار نیست زندگی بعد از ازدواج شما دقیقا مثل دوران مجردی‌تان باشد و هیچ محدودیتی به زندگی شما پا نگذارد، اما قرار نیست خودتان هم به فرد دیگری تبدیل شوید كه نمی‌شناسیدش و نمی‌توانید در قالب او زندگی كنید.

به تغییر دادنش دل‌خوش نكنید
اینكه آدم‌ها بعد از تشكیل خانواده تغییر می‌كنند عجیب نیست. همه ما با قرار گرفتن در موقعیت‌های تازه اندكی تغییر می‌كنیم و به‌خاطر سازگار شدن با شرایط تازه، برخی خواسته‌های‌مان را كنار می‌گذاریم و خواسته‌های جدیدی را جایگزین آن می‌كنیم اما اگر با خیال تغییر كردن شریك زندگی‌تان پس از وارد شدن به خانه مشترك، می‌خواهید با وجود همه ایرادهایی كه از نظر شما دارد پای سفره عقد بنشینید، مطمئن باشید كه آینده خوبی در انتظارتان نیست.

اگر قصد ازدواج با او را دارید، باید بپذیرید كه او همین است؛ با همین كاستی‌ها یا حتی عاداتی كه گاهی ناراحت‌تان می‌كند. شاید به مرور زمان در برخی زمینه‌ها تغییر كند، اما این تغییرات حتمی نیستند. باید با این پیش فرض كه همسر فردای شما دقیقا همین فردی است كه امروز در كنارش راه می‌روید، برای ادامه دادن این رابطه و به سرانجام رساندنش برنامه‌ریزی كنید، نه اینكه با رویای ساختن كس دیگری- كه ممكن است حتی خود نامزدتان ادعا كند كه به او تبدیل می‌شود- به خانه مشترك‌تان وارد شوید.

ناشناس نمانید
یكی از بزرگ‌ترین اشتباهات شما در دوران نامزدی می‌تواند درست معرفی نكردن خودتان باشد. اغلب افراد تصور می‌كنند دوران نامزدی یعنی شناخت فرد مقابل؛ اما مهم‌تر از اینكه شما فرد مقابل‌تان را بشناسید، این است كه درست خودتان را معرفی كنید. شما چه کسی هستید؟ چه باورهایی دارید؟ چه انتظاراتی از آینده دارید؟ می‌خواهید چطور زندگی كنید؟ اگر شما خودتان را درست به فرد مقابل‌تان معرفی كنید و او با توجه به همین شناخت دقیقی كه از شما به دست آورده حاضر شود در كنارتان بماند، یعنی بخش مهمی از راه را پشت سر گذاشته‌اید.

س.م.م بازدید : 210 چهارشنبه 07 مرداد 1394 نظرات (0)

روانشناسی,سایت روانشناسی,آموزش های روانشناسی,روانشناسی زناشویی,روانشناسی زن و مرد,آموزش های زناشویی,سایت زناشویی,نماز خوان کردن همسر

 

خواندن نماز |  Increased interest wife to prayer

خواندن نماز به زندگی برکت میدهند و باعث میشود افراد در زندگی روزمره خود با مشکلات به راحتی و با صبر و شکیبایی زیاد روبرو شوند نماز نه تنها در فرد ایجاد انگیزه برای زندگی میکند بله روح لطیف او را برای رسیدن به معبود پاک و حقیقی تذکیه میکند بیشتر تازه زوج ها و افرادی که تازه ازدواج کردند به نماز رو میاورند تا با این کار مشکلات اول زندگی را کاهش دهند ولی در برخی مواقع همسرانی هستند که به نماز علاقه چندانی ندارند و نماز نمیخوانند برای همین ما شیوه هایی که باعث ایجاد انگیزه در همسر برای خواند نماز میشود را ذکر میکنیم اگر شما میخواهید همسر نماز خوانی داشته باشید این مقاله را تا آخر بخوانید

 

راه های نماز خوان کردن همسر :

پرسش: چند سال است که ازدواج کرده ام. شوهرم نسبت به نمازش خیلی بی اهمیت است و نمازهایش را مرتب نمی خواند. از قضا شدن نمازش هم ناراحت نمیشود. این موضوع منو خیلی نگران و ناراحت میکند. من خودم به این مساله اهمیت زیادی میدم و تا جایی که ممکنه نمازمو اول وقت میخونم. چند دفعه به او تذکر دادم ولی اهمیتی نمیده و من چون میدونم که این بی اهمیتیش روی زندگیمون هم بی تاثیر نیست لطفا راهنمایی ام کنید که چگونه با او رفتار کنم؟

با توجه به فرمایش آیه 6 سوره تحریم كه می‌فرماید : قو انفسكم و اهلیكم نارا… یعنی خود و خانواده‌ ی خود را از آتش دوزخ دور نگه دارید، همچنین آیه‌ 132 سوره‌ ی طه می فرماید : وأمر اهلك بالصلوة  یعنی خانواده ‌ی خود را امر به نماز كن، دغدغه ی شما بسیار به جا ست. در راستای این منظور :
 1- از پیوند عاطفی كه در روابط زناشویی دارید استفاده نمائید.
 2- برای بیان نظرات خود از والدین و یا خواهر و برادر ایشان كه ارتباط عاطفی قوی تری با همسرتان تان دارند استفاده كنید.
 3- از والدین و كسانیكه به عنوان الگو می باشند بخواهید كه آنها اهمیت بیشتری به نماز داده و حتما نماز خود را در اول وقت به جا آورند.
 4- از اتفاقات پیرامونی خود جهت راهنمایی وی استفاده كنید به عنوان مثال شنیدن خبر مرگ ناگهانی دوستان و آشنایان و فامیل معمولا بسیار بر روی افراد تاثیر می گذارد و شما می توانید در چنین موقعیت هایی متذكر شوید كه مرگ معلوم نیست چه موقع به سراغ ما بیاید و چه بسا فرصت جبران گذشته را به ما ندهد و اگر ما دست خالی به آن دنیا برویم سرنوشت بسیار بدی پیدا خواهیم كرد؛ پس چه خوب است تا زنده ایم فرصت را غنیمت شمرده و برای خود ره توشه ای ذخیره نمائیم.
 5- از داستانهای عبرت آموز بهره بگیرید كه در این مورد می توانید به كتابهای ذیل مراجعه نمائید.
 * داستانها و حكایتهای نماز (یك) – مولف : رحیم كارگر محمدیاری- ناشر : ستاد اقامه نماز
 * داستان نماز عارفان – مولف : سید مهدی شمس الدین – ناشر : ستاد اقامه نماز
 * بهترین پناهگاه – مولف : رحیم كارگر محمدیاری – ناشر : ستاد اقامه نماز
 * داستانهای نماز – مولف : مرتضی عطائی – ناشر : ستاد اقامه نماز خراسان
 * پیش از نماز – مولف : مصطفی محمدی – ناشر : سازمان تبلیغات اسلامی
 * شكوه محراب (قصه های نماز) – مولف : لطیف راشدی – ناشر : حوزه علمیه قم
 6- از اصول و عقایدی كه تاكنون نسبت به آنها پایبندی خود را حفظ نموده بهره كافی را ببرید مثلا ممكن است وی ارادت خود را نسبت به امام حسین علیه السلام حفظ كرده باشد لذا شما می توانید با بیان داستان عاشورا بگوئید كه ایشان در بدترین شرایط ، در اول وقت نماز خواند پس چه جوابی به امام خواهیم داشت اگر از ما بپرسد كه من در چنین شرایطی نمازم را ترك نكردم چرا تو كه ادعای محبت من را داری با وجود آرامش و تمامی امكانات رفاهی نمازت را نمی خواندی؟
 و یا ممكن است كسی چون به شفاعت معصومین ( علیهم السلام ) اعتقاد دارد بگوید كه ما چون شیعه هستیم هر كار بكنیم بالاخره مورد شفاعت ائمه علیهم السلام قرار می گیریم و بهشتی می شویم ! در پاسخ به وی بگوئید: امام صادق علیه السلام در آخرین لحظات شهادت خود دستور داد تمامی خویشاوندانش را جمع نمودند و به آنها فرمود «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة» بشفاعت ما نخواهد رسید كسى كه نماز خود را سبک شمارد. ( بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏47، ص: 8)
 در پایان جهت رسیدن به نتیجه مطلوب و عملی شدن آنچه تاكنون گفته شد نكاتی را حتما باید لحاظ نمائید:

 

 

افزایش علاقه همسر به خواندن نماز | Juan prayer wife

 

چگونه همسر خود را نماز خوان بکنیم؟

 1- مطالب مندرج در این نوشتار برنامه هایی عملی می باشد كه پیاده نمودن آنها نیازمند صبر ، حوصله و زمان می باشد بنابراین تمامی آنچه گفته شد را به عنوان یک مقاله و یا مطلب علمی یكجا مطرح ننمائید بلكه هر كدام از این موارد را به تناسب موقعیت و در فرصتهای مناسب به مرور زمان پیاده نمائید.
 2- در هیچ یک از مراحل گفته شده از برخورد نیک و ملاطفت آمیز و احترام نهادن دور نشوید. این را بدانید كه با فشار و اجبار كسى را نمى توان هدایت نمود و چه بسا تأثیر منفى آن بیشتر از هدایت گردد. اگر رابطه شما با همسرتان اكنون به جبهه گیرى و حساسیت نشان دادن و صف آرایى منتهى شده است براى مدتى سكوت كرده و حرفى به او نگویید و به دنبال اجراى روش غیر مستقیم باشید و به شكلى از همكارى افراد دیگر بهره مند شوید.
 3- مسئولیت بعضی برنامه های نماز را به وی بسپارید مثلا از او بخواهید تا وقت نماز را به شما یاد آوری نماید.
 4- از زور و تحمیل و قهر و ناراحتی خودداری نمائید چرا كه تحمیل فطرت خداداد را منحرف می سازد و او را از خواندن نماز منصرف می كند.
 5- خطا و اشتباه نمودن را انتظار داشته و بپذیرید و بعد آن را فراموش كنید.
 6- تمام انتظارات و خواسته های خود را در قالب محبت و دوستى بیان كنید.

امام صادق علیه السلام در آخرین لحظات شهادت خود دستور داد تمامی خویشاوندانش را جمع نمودند و به آنها فرمود «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة» بشفاعت ما نخواهد رسید كسى كه نماز خود را سبک شمارد.

 7- به شخصیت او به خصوص در جمع دوستان احترام بگذارید.
 8- توان روحى و جسمى و روانى او را در عمل به خوبى ها و ترک بدى ها مد نظر داشته باشید و فراتر از توانش از او انتظار نداشته باشید.
 9- هرگز وى را سرزنش نكنید و از طریق نكوهش و سرزنش نخواسته باشید افكار و اندیشه هاى خود را به وى منتقل و یا تحمیل كنید.
 10- از سخت گیری و زیاده روی پرهیز نموده و نماز را سهل و آسان جلوه دهید و به او متذكر شوید كه میزان وقتی كه انسان در طول 24 ساعت روز برای نماز صرف می نماید در مقایسه با وقتی كه انسان برای خواب و خوراک و حتی دیدن فیلم و یا اینترنت می گذارد چیزی نیست.
 11- همسر شما باید این موضوع را درک نماید كه آنچه كه شما مطرح می نمائید از سر دلسوزی و شفقت و مهربانی، همراه با رأفت و رحمت، و عشق و موعظه حسنه می باشد و نیت دیگری ندارید.
 12- در صورت اقدام به اقامه نماز، ایشان را مورد تشویق قرار دهید.
 13- صفات پسندیده و نقاط مثبتی كه در ایشان هست را مد نظر قرار دهید و همواره ایشان را به خاطر آن ویژگی های مثبت مورد احترام و تكریم قرار دهید.
 14- از بحث و جدل های بی فایده كه ثمره ای جز بی احترامی به یكدیگر و بسته شدن راههای دیگر ندارد جداً خوددارى كنید.
 15- براى دستیابى به توفیق هدایت وی بسوی نماز به ائمه اطهار(علیهم السلام ) متوسل شوید و آنها را در پیشگاه خداوند واسطه كنید كه خداوند توفیق چنین عملی را به شما عطا فرماید.
 16- نیت شما از بحث با وی محكوم كردن وی نباشد، بلكه به قصد تبیین و روشن شدن مسأله به گفتگو بپردازید و هر زمان كه احساس كردید تا حدودى قانع شد و یا ساكت شد، بحث را تمام شده تلقى كنید ولى تصریح نشود كه پس حق با من است و یا از این نتیجه گیرى هاى صریح كه طرف مقابل احساس ضعف كنید و خداى نكرده به گونه اى به لجبازى منتهى نشود.
 17- در خصوص مسائل دینی؛ از سوی خود اظهار نظر نكنید بلكه مطالبی كه ارائه می نمائید مستند به روایات معتبر و یا فتاوای مراجع باشد .
 18- هر شخصى یک نقطه پذیرش و به قول معروف «رگ خوابى» دارد، سعى كنید این رگ خواب و نقطه پذیرش را به دست آورید و از این كانال وارد شوید و هدف خود را تعقیب كنید و لذا به صرف این كه باید شخصى را هدایت كرد بسنده نكنید بلكه با مطالعه بر روى خصوصیات وى؛ راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آورید سپس زیر بناهاى فكرى وی را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بكوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان، معاد و امورى است كه داراى نتیجه مستقیم بر عملكرد افراد می باشد. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانى كوشید.

س.م.م بازدید : 369 چهارشنبه 07 مرداد 1394 نظرات (0)

شناخت همسر از روی شخصیت,شناخت افراد از روی شخصیت,شناخت شخصیت,شخصیت شناسی,آموزش شخصیت شناسی,انتخاب همسر مناسب

 

شخصیت شناسی از روی اخلاق | Personality on ethics

شناخت شخصیت های افراد در برخی مواقع از روی ظاهر آن ها بسیار امری پیچیده و سخت است و برای دست یابی به شخصیت افراد باید اخلاق ان ها نیز مورد بررسی قرار بگیرد هریک از اخلاقهای افراد مختلف شخصیت آن ها را نشان میدهد برای همین ما در این مقاله سعی کردیم انواع اخلاق ها را مورد بررسی قرار دهیم تا با توجه با این اخلاق ها شخصیت هر فرد را بشناسیم

شناخت شخصیت هر فرد میتواند ما را در زندگی روزمره و حتی ازدواج یاری دهد چونکه انتخاب یک همسر مناسب نیازمند شخصیت وی هست و برای پیدا کردن شخصیت وی نیز باید اخلاق او را بندانیم

یكی از معیارهای انتخاب همسر در نظر گرفتن خصوصیات شخصیتی وی و همسانی آن با شخصیت فردی است كه می خواهد ازدواج كند. البته پی بردن به این مهم كاری دشوار و  كاملاً تخصصی است ولی جهت شناخت بهتر جوانان عزیز و آشنایی بیشتر آنها به معرفی چند تیپ مختلف شخصیتی می پردازیم.

لازم به ذكر است مطالبی كه مطرح می شود فقط در كلیات مصداق دارد و شاید در مورد تك تك افراد صدق ننماید، قصد ما بیشتر افزایش اطلاعات جوانان و نوجوان عزیز است و جهت بررسی و تحلیل مشكلات خاص به آنها توصیه می شود حتماً به مراكز مشاوره و روان درمانی مراجعه فرمایند. با بیان این مقدمه ابتدا به  معرفی بعضی از انواع تیپ های شخصیتی می پردازیم و در قسمت های بعد به شما می گوییم كه چه همسری مناسب هر تیپ شخصیتی است.

شخصیت وظیفه شناس

وظیفه شناس ها به اصول اخلاقی پای بند هستند و تا كارشان را درست و تمام انجام ندهند، آرام نمی گیرند. آنها به خانواده خود وفادارند و از مقامات مافوق اطاعت می كنند. كار زیاد، ویژگی بارز این گونه ی شخصیتی است وظیفه شناس ها موفقیت طلب هستند، هیچ پزشك، وكیل، دانشمند یا مقام اداری موفق بدون برخورداری از این ویژگی شخصیتی نمی تواند در كارش موفقیتی كسب كند.

هشت ویژگی شخصیت وظیفه شناس

وظیفه شناس ها در مقایسه با سایرین از این هشت ویژگی بهره بیشتری دارند1- كار زیاد: وظیفه شناس شیفته كار است.2- كار درست: شخصیت وظیفه شناس به درست انجام دادن كارها توجه دارد. او پایبند وجدان است و به ارزش ها و اصول اخلاقی بها می دهد.3- راه درست: “همه چیز باید درست انجام شود” شخصیت ” وظیفه شناس” معنای این جمله را به خوبی می داند ؛ از رسیدگی به حساب های مالی گرفته تا دستیابی به هدف های مقام مافوق، و طرز تمیز كردن زیر سیگاری ها، همه اینها باید درست انجام شود.4- كمال طلبی: وظیفه شناس ها می خواهند همه ی كارها بدون كمترین لغزش و به مطلوب ترین شكل ممكن انجام شود.5- ثابت قدم: این افراد به نقطه نظرهای خود پایبندند و در معرض ناملایمات مصمم تر می شوند.6- توجه به جزئیات: وظیفه شناس ها به نظم و ترتیب و جزئیات امر توجه دارند. آنها سازمان دهندگان خوبی هستند ؛ توجه به جزئیات از جمله ویژگی های این گونه شخصیتی است.7- احتیاط: در تمام امور زندگی محتاط و دقیق و مراقب هستند.8- صرفه جویی: وظیفه شناس ها صرفه جو هستند. آنها از دور انداختن چیزهایی كه برایشان فایده ای دارند و یا قبلاً داشته اند و یا احتمالاً خواهند داشت خودداری می كنند.

1- با روی خوش، از خود صبر و شكیبایی به خرج دهید و بگذارید وظیفه شناس ها عادات خود را داشته باشند. به او فشار نیاورید،” كه ترا به خدا ، امروز را به ما اختصاص بده” بهتر است به خود بگویید من همسرم را می شناسم او تا كارش را انجام ندهد دست بردار نیست.

2- انتظار نداشته باشید كه شخصیت “وظیفه شناس” تغییر بكند شما نیز از توانمندی هایتان استفاده كنید.

3- هرگز با او بحث نكنید و درگیر جنگ قدرت نشوید. او آن قدر بحث و مشاجره را ادامه می دهد تا تسلیم شوید و یا قانع گردید، سعی كنید به حرفهایش به راحتی گوش كنید.

4- از شرایط خود شاد باشید و از امنیت و ثباتی كه همسر ” وظیفه شناس” شما به زندگی تان می آورد، راضی باشید.

5- از او انتظار تعریف و تمجید نداشته باشید. همسر وظیفه شناس شما ممكن است در مورد لباس یا وضعیت ظاهری شما حرفی نزند ولی او به خوبی متوجه شماست.

6- انعطاف پذیر باشید.

همسر مناسب وظیفه شناس ها

اشخاص وظیفه شناس، اغلب افرادی كه احساسات خود را بروز دهند مانند شخصیت های نمایشی را می پسندند. از سوی دیگر وظیفه شناس ها، ماجواجوها و كسانی را كه ریسك می كنند، دوست دارند. اشخاص به نسبت “جدی” و ” حساس” نیز احتمالاً با استقبال وظیفه شناس ها روبرو می شوند. شخصیت وظیفه شناس، با افراد ” پرشور” و یا ” مراقب ” همخوانی ندارد و شخصیت “فارغ البال” ( بی خیال ) آنها را ناراحت می كند.

شخصیت دارای اعتماد  به نفس بالا

اینها افرادی شاخص اند و معمولاً رهبران، ستارگان و جاذبان بخش های عمومی و حقوقی جامعه را تشكیل می دهند. حرمت نفس جادویی و اعتماد به نفس كه ویژگی این گونه شخصیت است رؤیاها را به پیروزی ها و موفقیت های چشمگیر تبدیل می كند.

1- حرمت نفس: افراد با این تیپ شخصیتی به خود و توانمندی هایشان اطمینان دارند. آنها خود را موجوداتی منحصر به فرد می دانند و معتقدند دلیلی برای حضور آنها در این سیاره خاكی وجود دارد.

2- معتقد به تشریفات و احترامات رسمی هستند و انتظار دارند كه دیگران در تمام مواقع با آنها با احترام برخورد كنند.3- بلند پروازی: این افراد موجوداتی بلند پرواز و جاه طلب هستند.4- سیاستمداری: این افراد در برخورد با دیگران زیرك و حسابگر هستند و از توانمندی های دیگران برای رسیدن به خواسته ها یشان استفاده می كنند.5- رقابت در وجود آنها شعله ور است . می خواهند به اوج برسند و همانجا باقی بمانند.6- از معاشرت با افراد بلند مرتبه و شاخص لذت می برند.7- خودآگاهی: از حالات ذهنی و روحی خودشان آگاه هستند و می دانند چه فكر و چه احساسی دارند.8- توازن و وقار: ” بااعتماد به نفس ها” تعریف ها و تمجیدهای دیگران را با رغبت می پذیرند، ولی هویت خود را از دست نمی دهند.چند توصیه برای زندگی با شخصیت دارای اعتماد به نفس بالا

همسر مناسب شخصیت با اعتماد به نفس، كسی است كه خوشبختی را در رفع نیازهای دیگران جستجو می كند، از جمله این گونه های شخصیتی می توانیم به ” مهر طلب ها” اشاره كنیم. مشروط بر آنكه این گونه افراد راه افراط نروند و فردیت و حد و حدود همسر خود را مخدوش نسازند. شخصیت های حساس به همسران قدرتمند و معاشرتی نیاز دارند و شخصیت های با اعتماد به نفس می خواهند مورد نیاز باشند. بنابراین، این دو تیپ شخصیتی اغلب مكمل یكدیگر. هستند شخصیت ” نمایشی ” نیز اگر تضمین بیش از اندازه نخواهد، می تواند همسر مناسبی برای شخصیت ” با اعتماد به نفس ” باشد اگر دو ” با اعتماد به نفس ” یكدیگر را به همسری انتخاب كنند، امكان بروز مبارزه میان آنها زیاد است.

از جمله گونه های شخصیتی كه ” با اعتماد به نفس ها” همخوانی ندارند می توان به ” مراقب ها ” ” فارغ البال ها” “ماجراجوها” و ” پرشورها” اشاره كرد.

“با اعتماد به نفس”  نیاز دارد كه همیشه شماره یك باشد. این را به عنوان یك منش شخصیتی در او بپذیرید.  برای جلب توجه او، به او توجه كنید. عشق و محبت و وفاداری شما برای او بسیار مهم و با ارزش است. مراقب باشید عزت و حرمت نفس خود را در گرو محبت و توجه او قرار ندهید، خود را بی قید و شرط دوست بدارید و توجه داشته باشید كه او گهگاه به شما نزدیك می شود و بعد فاصله می گیرد. این موضوع به ویژه بعد از ایجاد رابطه بیشتر به چشم می خورد. تعادل احساسی خود را حفظ كنید و بی جهت نتیجه گیری شتابزده ننمایید كه دیگر همسرتان شما را دوست ندارد. به احتمال زیاد مشغله ذهنی پیدا كرده است. اگر لازم است با همسر ” با اعتماد به نفستان” رویارویی بكنید، تنها احساستان را با او در میان بگذارید، نظرتان را بگویید ولی درباره ی او  داوری نكنید، توجه داشته باشید كه برای او مورد انتقاد قرار گرفتن دشوار است. وقتی نگرش ها و احساسات خود را با همسرتان در میان می گذارید به او امكان می دهید كه شما را بهتر درك كند و از بروز اختلافات بعدی جلوگیری نماید.

شخصیت مِهر طلب

” مهرطلب” موجودی علاقه مند، مراقب و متوجه است، شما كسی را پر محبت تر، مشتاق تر و دلواپس تر از او نسبت به خود پیدا نمی كنید. تیپ مهر طلب برای جلب محبت دیگران تلاش فراوان می كند. مثلاً  تمام وقت، پول و انرژی خود را مصرف می كند ولی آن را به حساب سخاوتمندی و فداكاری می گذارد، در یك مسابقه جرئت جلو افتادن از حریف را ندارد و انگار یك دست نامرئی  مانع حركت، جلو افتادن و موفقیت او می شود. گاهی وقت ها شخصیت های مهر طلب اگر یك مقدار عصبی هم باشند و تحت اضطراب قرار بگیرند آن وقت مشكل پیدا می كنند. مثلاً یك شخصیت سالم می گوید ” من محبت شما را دوست دارم و از آن لذت می برم” ولی یك شخصیت عصبی مهر طلب می گوید: ” من به محبت شما احتیاج حیاتی دارم و مجبورم به هر قیمتی كه شده آن را به دست آورم ولو این كه از آن لذتی هم نبرم” یعنی برای محبت ارزشی بیش از حد قائل است. محبت همه كس ، خواه یك رهگذر ناشناس، برای او اهمیت حیاتی دارد و یك بی اعتنایی مختصر یا یك لبخند مهرآمیز و صمیمانه می تواند حالت روحی او را از این رو به آن رو گرداند یا اصولاً دیدش را نسبت به زندگی تغییر دهد. در ازای جلب محبت حاضر است هر بهایی بپردازد و مهمترین بهایی كه می پردازد گذشتن از استقلال رأی و آزادی است . او با هم بودن را خیلی ترجیح می دهد و تنهایی را دوست ندارد. ” مهر طلب ها” به دیگران متكی هستند و از آنها به خوبی خط می گیرند. هنگام تصمیم گیری نظرات دیگران را می پرسند و به توصیه آنها عمل می كنند.

همسر مناسب برای شخصیت مهر طلب

زنان و مردان ” مهر طلب” می توانند با سایر گونه های شخصیتی كنار بیایند آنها به خوبی می توانند نیازهای همسرشان را تشخیص دهند و به رفع آنها اقدام نمایند اما اشكالاتی نیز دارند. “مهر طلب” گوش شنوا دارد و سر به زیر است و در این شرایط ترجیح  می دهد همسرش عهده دار امور باشد. شخصیت ” مهرطلب ” باید مواظب باشد كه با گونه اختلال شخصیتی ” سادیستی ” یا ” ضد اجتماعی ” طرف نشود؛ این اشخاص به راحتی می توانند موجب رنجش و آزار شخصیت مهرطلب را فراهم سازند. احتمالاً برای شخصیت مهر طلب ، شخصیت وظیفه شناس، همسر خوبی می شود. شخصیت های ” مهر طلب ” و ” پرشور” هم به خوبی با هم كنار می آیند.

چند توصیه برای زندگی با مهر طلب ها

1- شخصیت ” مهر طلب ” به راضی كردن شما علاقه دارد، وی را بپذیرید و به خاطر آنچه او به شما ارزانی می كند احساس گناه نكنید.

2- توجهات او را فرض مسلم و مفت ندانید. شخصیت مهرطلب در زندگی به خوبی امیال شما را پیش بینی می كند و این امیال را در اولویت قرار می دهد. ولی وقتی چیزی از شما می خواهد، ممكن است به روی خود نیاورد و خواسته هایش را مطرح نسازد و منتظر می ماند تا نیازهای او را تشخیص دهید، پس سعی كنید در تشخیص نیازهایش كوشا باشید.

3- از آنجایی كه او نسبت به نظر دیگران در مورد خودش بسیار حساس است و ذهنش اسیر تأیید و تكذیب دیگران است، لذا انتقاد كردن از ” مهرطلب” او را نسبت به خودش مردد می كند و چه بسا در مقام سرزنش خود بر می آید كه لزوماً واكنش سازنده ای نیست. هنگامی كه خواستید از او انتقاد كنید همیشه اول خصوصیات مثبت وی را برشمارید و بعد مطالبی را در حد تذكر گوشزد نمایید.

4- به نظرات مثبت وی بها دهید و از آن استقبال كنید. شخصیت مهر طلب هرچه شدت مهر طلبی اش زیادتر باشد، بیشتر می خواهد شما را راضی كند و برای راضی كردن شما حرفی بزند ولی ممكن است نظر دیگری داشته باشد. بنابراین باید نیازهایش را بشناسید و مواظب باشید حرف او با سخن دلش یكی باشد. مثلاً  شما می گویید، می خواهید روز جمعه به كوه برویم و وی جواب می دهد ” بله بسیار عالی است” در حالی كه ممكن است دلش بخواهد كارهای عقب افتاده اش را انجام دهد.

شخصیت نمایشی

شخصیت نمایشی می تواند روی زندگی همه اطرافیان خود اثر بگذارد.

ویژگی های شخصیتی وی عبارت اند از:

1- احساسات: زنان و مردان نمایشی در یك دنیای احساسی زندگی می كنند

احساس گرا هستند، احساسات وعواطف خود را ابراز می كنند، گرم و پرمحبت هستند.

2- زندگی را زنده و با روح می بینند، تصوراتی سرشار دارند، داستان های سرگرم كننده تعریف می كنند. عاشق تخیل و ماجراها و داستانه های عاشقانه خوش فرجام هستند.

3- ” شخصیت های نمایشی” دوست دارند كه دیده شوند، می خواهند جلب نظر كنند و مورد توجه قرار گیرند، آنها اغلب كانون توجهند. وقتی همه چشمها را متوجه خود ببینند، شكوفا می شوند.

4- وضع ظاهر: آنها به آراستگی بهای فراوان می دهند، از لباس، از مد و از طرز لباس پوشیدن لذت می برند.

5- جذابیت جنسی: افراد نمایشی از جنسیت خود راضی هستند با دیگران گرم می گیرند و نگاهها را به خود جلب می كنند.

6- ایجاد ارتباط: نمایشی ها به راحتی به دیگران اعتماد می كنند و با آنها ارتباط برقرار می سازند.

7- توجه به عقاید دیگران: نمایشی ها با اشتیاق به دیدگاه ها و پیشنهادات دیگران توجه می كنند.

همسر مناسب شخصیت نمایشی

” شخصیت های نمایشی” تحت تأثیر گونه شخصیتی خود می توانند با انواع شخصیت ها به تفاهم برسند، اما به نظر می رسد رابطه ای در زندگی آنها دوام پیدا می كند كه بتواند تعادلی در زندگی زناشویی آنها برقرار سازد و در این میان شخصیت وظیفه شناس می تواند همسر خوبی برای شخصیت نمایشی باشد.

زن و شوهرهای “نمایشی” و” با اعتماد به نفس” به دلیل تشابهاتی كه دارند با یكدیگر كنار می آیند. این دو شخصیت، توجه دیگران را جلب می كنند و می توانند از توجه آنها برخوردار گردند و مشتركاً از آن استفاده كنند. شخصیت های مهر طلب نیز از زندگی با شخصیت نمایشی راضی هستند.

1- به او آزادی احساس بدهید و از نتایج ناشی از آن برخوردارشوید، پروبال او را نبندید، در برنامه های اجتماعی مشاركت كنید، به سفر بروید، میهمانی بدهید، در میهمانی ها شركت كنید.

2- از او تعریف كنید. از طرز لباس پوشیدن و وضع ظاهرش تعریف كنید. از موفقیت هایش تعریف كنید.” همسر نمایشی” شما می خواهد با او به صراحت حرف بزنید و به ویژه احساسات مثبت خود را با او در میان بگذارید. هر چه قدر از وی تعریف كنید برایش زیاد نیست ولی صداقت را فراموش نكنید، اگر به حرفی كه می زنید، معتقد نباشید او خیلی سریع این مطلب را در چهره و كلامتان می خواند.

3- رمانتیك باشید، برایش گل، شیرینی و هدیه تدارك ببینید. در مناسبت های مختلف به او كارت بدهید. بی مهری و بی توجهی او را دلگیر می كند.

4- واقع بین باشید. ” شخصیت نمایشی”، انجام دادن بعضی از كارها را دوست ندارد از جمله نسبت به اموری كه با پول ارتباط دارند، بی توجه است. بهتر است مسئولیت های مالی را خودتان تقبل كنید. به جزئیات امور شخصاً رسیدگی كنید. او را به انجام بهتر كارها تشویق كنید؛ اما هرگز انتظار نداشته باشید كه بتواند در انجام دادن این قبیل كارها در سطح و حد شما ظاهر شود. در ضمن به او كمك كنید تا به مسئولیت هایی مانند، تلفن كردن، شركت در جلسات و به خصوص جلسات مرتبط با فرزندان، عمل نماید.

5- كینه به دل نگیرید، شخصیت نمایشی مسائل را به دل نمی گیرد. او احساسات منفی و مثبتش را نشان می دهد، ولی زود همه چیز را فراموش می كند.

شخصیت مراقب

مراقب ها، با شش ویژگی زیر شناسایی می شوند:

1- استقلال: شخصیت ” مراقب” از استقلال زیاد برخوردار است. به توصیه و مشاوره با دیگران محتاج نیست، به سادگی تصمیم می گیرد و می تواند از خودش مراقبت كند.2- احتیاط: در برخورد با دیگران متوجه و هشیار است و قبل از برقراری ارتباط با اشخاص همه جوانب را در نظر می گیرد.3- زمینه های دركی: شخصیت مراقب به خوبی گوش می دهد تا از كم و كیف دقیق مطالب آگاه شود.4- دفاع از خود: مراقب به ویژه وقتی مورد حمله قرار می گیرد به خوبی از خود دفاع می كند.5- حساسیت نسبت به انتقاد: انتقاد را جدی می گیرد، ولی هرگز مرعوب آن نمی شود.6- وفاداری و صداقت: شخصیت مراقب به صداقت و وفاداری بهای فراوان می دهد.

1- شخصیت مراقب ممكن است بسیار با اعتماد به نفس، مستقل، محكم و قاطع باشد. ممكن است ندانید تا چه اندازه به احترام و توجه شما نیازدارد، این خواسته ی او را به تكرار برآورده سازید.

2- در توجه كردن به او تردیدی به خود راه ندهید گرچه ممكن است او بسیار دیر جواب دهد و دیر به شما اعتماد كند اما اصرار در موردش مؤثر واقع می شود . این مسیر را بپیمایید.

3- احتیاط و خویشتن داری او را به حساب بی تفاوتی وی نگذارید. انتظار نداشته باشید كه به دیواره دفاعی او نفوذ كنید تا احساسات عمیقش را با شما در میان بگذارد. اگر ارتباط شما با او محكم و با ثبات است به او اطمینان كنید.

4- بهترین راه برخورد و انتقاد از شخصیت ” مراقب ” این است كه بدون  انتقاد و بدون مقصر قلمداد كردن او احساساتتان را با او در میان بگذارید. بگویید به او اهمیت می دهید و خواهان روابط بهتر هستید.

5- در معاشرت های اجتماعی سررشته كار را به دست گیرید. شخصیت ” مراقب” از این رفتار شما استقبال می كند.

6- توجه داشته باشید اگر دانسته یا نادانسته به او بی اعتنایی كنید موضوع را به دل می گیرد و به راحتی شما را نمی بخشد.

ویژگی های شخصیت حساس1- آشنایی:” حساس ها” آشناها را به ناآشناها ترجیح می دهند. آنها با عادت، تكرار و یكنواختی، سازگاری دارند.2- توجه به دیگران: حساس ها به نظر دیگران درباره خودشان عمیقاً توجه دارند، و برایشان بسیار مهم است كه دیگران راجع به آنها چگونه می اندیشند.3- احتیاط: در ارتباط با دیگران بسیار محتاطانه عمل می كنند. از قصاوت عجولانه خودداری می ورزند.4- رعایت جانب ادب: شخصیت حساس، به معنای واقعی كلمه راعی ادب است.5- وظیفه شناسی: حساسها اگر بدانند از آنها چه انتظاری می رود، چه باید بكنند و چگونه با دیگران تماس برقرار نمایند. در حد عالی خود ظاهر می شوند.

6- آنها به سادگی افكار خود را با دیگران ، حتی با كسانی كه به خوبی آنها را می شناسند، در میان نمی گذارند.

همسر مناسب شخصیت حساس

وظیفه شناس ها ، با اعتماد به نفس ها  و نمایشی ها می توانند همسر مناسبی برای ” حساس ها ” به حساب آیند. شخصیت ” ماجراجو” بدترین گونه شخصیتی برای همسر حساس است، زیرا از  خطر و ماجواجویی استقبال می كند.

شخصیت حساس را با تمام ویژگی هایش بپذیرید، او را شكنجه احساسی نكنید، نخواهید كه برای راضی كردن شما به هر سازی كه می زنید برقصد؛ با او سازش كنید. در برخورد با ناشناخته ها به شخصیت حساس كمك كنید، با او به اجتماعات و گردهمایی ها بروید. با او حرف بزنید، به او بگویید برای یافتن راه حلی جهت برخورد با مشكل او علاقه مند هستید.

شخصیت فارغ البال

مردان و زنان فارغ البال بیشتر با ویژگی های زیر شناخته می شوند.

1- آنها حق مسلم خود می دانند كه هر طور می خواهند از زندگی لذت ببرند. آنها به آسایش و راحتی خود بها می دهند. برای وقت آزادشان ارزش فراوان قائلند و می خواهند خوشبختی را جستجو كنند.

2- فارغ البال ها ، طبق مقررات رفتار می كنند. آنچه لازم است را ارائه می دهند و حاضر نیستند از این حد فراتر روند.

3- آنها در برابر هر فشاری كه آن را غیر منطقی بدانند، مقاومت می كنند و حاضر نیستند بیش از حد وظیفه و مسئولیت خود، كاری صورت دهند.

4- زنان و مردان ” فارغ البال” با زمان برخورد راحت دارند. آنها زیر فشار زمان قرار نمی گیرند. برای آنها عجله كار بی موردی است. این اشخاص آسان گیر و خوشبین هستند و معتقدند كاری كه باید بشود، می شود.

5- فارغ البال ها تحت تأثیر مقام بالا دست قرار نمی گیرند و معتقدند كه به اندازه هر شخص دیگری خوب هستند و حق دارند از بهترین زندگی ها برخوردار باشند.

همسر مناسب شخصیت فارغ البال

فارغ البال ها به همسری فهیم، و از خود مایه گذار احتیاج دارد. او قبل از خود به نیازهای دیگران نمی اندیشد و برای راضی كردن دیگران راه درازی نمی رود: ولی می خواهد مورد توجه همسرش باشد. همسر ” فارغ البال” باید از خود گذشته و مهرطلب باشد. فارغ البال اغلب با “مراقب” سازگار است. ولی با ” نمایشی” و ” متلون” همخوانی ندارد. شخصیت “ماجراجو” مانند فارغ البال به شادی و خوشی علاقه مند است. اما فارغ البال می خواهد، قانونگذار باشد؛ ” ماجراجو” هم كه استاد شكستن قانون است. به همین دلیل این دو گونه شخصیتی با هم همخوانی ندارند. اگر می خواهید در كنار یك شخصیت فارغ البال زندگی راحتی داشته باشید سعی كنید در شادی های ” فارغ البال” شریك شوید؛ در فعالیت ها و تفریحات او مشاركت كنید؛ از وی به خوبی مراقبت كنید؛ زندگی را سخت نگیرید و واقع بین باشید. زندگی با فارغ البال به از خود گذشتگی بیشتری احتیاج دارد. به جای این كه بخواهید جنبه های منفی اش را تغییر دهید، سعی كنید بیشتر به جنبه های مثبت وی توجه نمائید.

شخصیت ماجراجو

زنان و مردان ماجراجو، تن به خطراتی می دهند كه سایرین از انجامش ابا دارند، آنها برخلاف اغلب ما ، نگران و وحشت زده نمی شوند، آنها در لبه ها زندگی می كنند، با محدودیت ها  می ستیزند و جان خود را به مخاطره می اندازند.  برای آنها تن به خطر دادن ، معادل پاداش است. آنها می گویند اگر خطری نباشد سودی هم در كار نیست.

اكثر آنها تحت تأثیر عقاید دیگران و هنجارهای اجتماعی قرار نمی گیرند و به ارزشهای خود معتقدند. آنها به راحتی به فعالیتهای پر خطر تن می دهند و می گویند زندگی باید مخاطره آمیز باشد. در زندگی استقلال دارند. آنقدرها نگران دیگران نیستند و معتقدند هر كس در قبال خود مسئول است. همچنین آنها از هنر متقاعد كردن برخوردارند و به راحتی دیگران را تحت تأثیر قرار داده و دوستی آنها را برای خود می خرند. به سیاحت و سیر و سفر علاقه بسیار دارند. پرجنب و جوش و شرورند. در كودكی و نوجوانی به شرارت تن می دهند و برای دیگران مسئله ساز می شوند. در برابر هر كس كه بخواهد از آنها سوء استفاده كند می ایستند جسور و شجاعند. یكی از ویژگی های مهم آنها “در حال زندگی كردن” است. آنها به خاطر حوادث و رویدادهای گذشته تأسف نمی خورند، برای آنها زندگی چیزی است كه باید آن را در لحظه اكنون پیدا كرد.

همسر مناسب شخصیت ماجراجو

 ماجواجوها اكثراً طالب همسران كم توقعی هستند كه از خود زیاد مایه بگذارند. اشخاص آمیخته به شخصیت های نمایشی، از خود گذشته و وظیفه شناس ، برای همسری ماجواجوها مناسب هستند.شخصیت پرشور

پرشورها شخصیت بسیار قدرتمندی دارند، آنها در درون خویش بیش از هرگونه شخصیتی احساس توانمندی می كنند و می توانند بدون ترس از شكست ، مسئولیت های بزرگ را پذیرا شوند. آنها با قدرت، اختیار و مسئولیت، راحت هستند و به مقررات توجه زیادی دارند به شدت منضبط اند. آنها قوانین را وضع می كنند و دیگران را ملزم به رعایت قوانین می نمایند. پرشورها هر كاری را كه برای تحقق هدفهایشان لازم باشد انجام می دهند و شدیداً هدف گرا هستند. شجاعت از دیگر خصوصیات شخصیتی آنهاست. عمل و ماجرا را دوست دارند. آنها در ابراز وجود كردن مهارت دارند.

پرشورها، باید پادشاه و ملكه زندگی خود باشند. زنان و مردان ” پرشور” خواهان همسرانی قابل اطمینان ، ” پذیرنده” ، قدرتمند، مستقل و با عزت نفس هستند. مناسب ترین همسران پرشورها ، مهر طلب ها، از خود گذشته ها ، و حساس ها  هستند، مشروط بر آنكه شدت این ویژگی در آنها در حد اعتدال باشد.

اگر شما شخصیتی پرشور دارید از ازدواج با اشخاصی كه ویژگی های شخصیتی مراقب یا متلون دارند، اجتناب كنید ضمناً نمایشی ها كه اسباب حسادت شما را فراهم می كنند و یا ” با اعتماد به نفس ها” كه دستور كاری از آن خود دارند مناسب شما نیستند. زنان پرشور نیز به دلیل میل به سلطه جویی و استیلا طلبی بهتر است با مردان مهر طلب ازدواج كنند.

جهت زندگی با شخصیت های پرشور توصیه می شود:

خود را بشناسید.بر روی توانمندی های خود حساب كنید ولی مراقب رقابت با ” پرشورها” باشید، هرگز سعی نكنید زیر آب قدرت او را بزنید. پرشورها دوست دارند اطرافیانی قوی، ارزشمند و وفادار داشته باشید، به شرط آنكه جایگاه پایین تری را در اشغال خود داشته باشند. قوی باشید و عزت نفس خود را حفظ كنید. به صرف این كه در حضور یك قدرتمند هستید نباید موضع ضعیفی را اتخاذ كنید، به جای احساسات به دلیل و منطق متوسل شوید. پرشورها اغلب به احساسات افراد بها نمی دهند. سعی كنید، مطالب را به شكل منطقی مطرح كنید. باید این واقعیت را بپذیرید كه شخصیت پر شور، مشربی تند دارد، بی جهت او را خشمگین نسازید. برای حل مسائل خود راههای دیگری پیدا كنید.شخصیت متلون

شخصیت های متلون به راحتی با تغییرات احساسی كنار می آیند. ویژگی های بارزشان به شرح زیر است:

1- متلون ها در روابط خود گرم و صمیمی هستند. هیچ ارتباطی میان آنها و دیگران جزئی و بی اهمیت نیست. هیچ ارتباطی دست كم گرفته نمی شود. این افراد بسیار پر انرژی هستند. متلون ها مبتكر هستند و می توانند دیگران را نیز به فعالیت تشویق كنند. متلون ها كنجكاو و خیالپردازند و ذهنی باز دارند. آنها دوست دارند فرهنگ ها، نقش ها و نظامهای ارزشی دیگران را تجربه كنند و در مسیری جدید به راه بیفتند. متلون ها احساس خود را نشان می دهند. آنها به لحاظ احساسی، فعال و واكنشی هستند و درهر رابطه ای با تمام وجود ظاهر می شوند و در دور كردن نظر خود از واقعیت های دردناك مهارت دارند. متلون ها می خواهند خوش باشند و تجربه های جدید داشته باشند. آنها هر چیزی را امتحان می كنند. از ریسك كردن نمی ترسند. برداشت روشنی از خویشتن ندارند، بدین معنا كه آنها نمی دانند چه كسی هستند و چه هویتی دارند. ” متلون ها” بسیار متوقع هستند، آنها می خواهند دنیای خود را از شما پر كنند. آنها به ندرت حاضر می شوند خود را به خاطر شما تعدیل كنند. هر چه شخصیت ” متلون” بارزتر باشد، روابط ادامه دار در زندگی زناشویی دشوارتر می شود.

” متلون ها ” به همسرانی جالب، قوی، با علاقه و رمانتیك احتیاج دارند كه در ضمن به خواسته های آنها به سرعت گردن نهند. شخصیت های ماجراجو، اغلب نظر متلون ها را جلب می كند. اگر شما تا اندازه ای از ویژگی های شخصیت متلون برخوردار هستید باید كسی را به همسری برگزینید كه آرام، با ثبات و تاحدی رمانتیك باشد.

شخصیت جدی

جدی ها، اشخاصی خشك و جدی هستند و برای ابراز احساسات جایی باقی نمی گذارند. آنها از توانمندی های خود مطلع هستند، اما در ضمن محدودیت های خود را نیز می شناسند. آنها گرفتار خود بزرگ بینی نمی شوند و خود را مسئول اعمال خویش می دانند. این شخصیت ها، متفكر، تحلیل گر و ارزیاب هستند و قبل از هر اقدامی آن را در ذهن خود می پرورانند و سبك – سنگین می كنند. جدی ها دیگران را دائماً ارزیابی می كنند. آنها در ارزیابی دیگران به اندازه ارزیابی خود اهمیت قائل می شوند. آنها مسائل را پیش بینی می كنند و وقتی اتفاقات ناخوشایند رخ می دهد برای روبرو شدن با آنها آمادگی لازم را دارند. جدی ها ادب را رعایت می كنند و اگر احساس كنند نسبت به دیگران بی ادبی كرده اند یا كاری را از روی بی فكری انجام داده اند بسیار ناراحت می شوند.

همسر مناسب شخصیت جدی

جدی ها، طالب همسرانی هستند كه به شدت پذیرا باشند و آنها را آن طور كه هستند قبول كنند. مناسب ترین همسر برای جدی ها ” مهر طلب ” ها هستند. جدی با جدی نیز می تواند كنار بیاید زیرا هر دو از دنیا ، درك و برداشت مشابهی دارند؛ اما احتمالاً بهتر است ” جدی ها ” كسانی را به همسری برگزینند كه در زمینه های اجتماعی قوی تر باشند. ” ماجراجوها ” ” متلون ها ” و “نمایشی ها” شخصیت های مناسبی برای همسری جدی ها نیستند.شخصیت با خصیصه های فردی

زنان و مردان با ویژگی ” خصیصه های فردی”، به هیچ شخص دیگری شباهت ندارند. شش ویژگی و رفتار زیر از جمله خصوصیات بارز سبك ” خصیصه های فردی” است.

1- زندگی درونی: افراد با این ویژگی تحت تأثیر باورها و احساسات خود هستند خواه دیگران این ارزش های آنها را قبول داشته یا نداشته باشد.

2- دنیای خود: آنها افرادی مستقل هستند و به روابط نزدیك و صمیمانه معدودی احتیاج دارند.

3- این دسته افراد طرز زندگی جالب، غیر معمولی، و اغلب عجیب و غریب دارند.

4- آنها به چیزهای مرموز ، پوشیده، فراحسی ( منظور پاسخ به محرك های بیرونی بدون هیچ گونه تماس حسی شناخته شده است كه شكل های مختلفی دارد مانند غیبگویی ، پیشگویی و … ) و فوق طبیعی علاقه مندند.

5- آنها به اندیشه های مجرد بها می دهند.

6- علی رغم آنكه این سبك شخصیتی تحت تأثیر درون خویشتن است و به دل و ذهن خود توجه دارد، نسبت به دیگران و واكنش های آنها در برابر خود حساس است.

همسر مناسب شخصیت با  خصوصیات فردی

این تیپ شخصیتی معمولاً خود را با نیازهای دیگران تطبیق نمی دهد و به همین دلیل نمی تواند با شخصیت های ماجراجو و جدی و پرشور كنار بیاید. ” خصیصه های فردی “، طالب همسری است كه او را به همان شكلی كه هست بپذیرد. معمولاً شخصیت فارغ البال می تواند با این دسته از مردم كنار بیاید، اگر زن و مرد با شخصیت خصیصه های فردی با هم ازدواج كنند ممكن است بتوانند دنیای كوچكی از آن خود بسازند كه در آن دنیای حقیقی متعارف، فرصتی برای خودنمایی نداشته باشند.

برای كنار آمدن با شخصیت خصیصه های فردی، به او كمك كنید تا به روحیه اش بیشتر برسد. بعضی از این اشخاص فرصت و توانایی پرداختن به علایق و خواسته های خود را ندارند و در نتیجه ناخشنود می شوند و خود را ناموفق احساس می كنند، بی جهت به او فشار نیاورید تا خود را با شرایط دنیای حقیقی شما سازگار كند. برای هم رنگ شدن با دنیای حقیقی او نیز خودتان را تحت فشار قرار ندهید . به جای آنكه فقط به این مطلب فكر كنید كه دنیای شما متفاوت است، بهتراست با یكدیگر درباره این تفاوت ها بحث كنید. برای كنار آمدن با هم آماده باشید و گاه راههای جداگانه خود را بیپمایید. بسیاری از شخصیت های ” خصیصه فردی” فراموش كارند. آنها به قدری در دنیای درون خود غرق می شوند كه باید زمان پرداخت اجاره خانه، خرید مایحتاج زندگی ، خرید لباس برای بچه ها و یا خاموش كردن چراغها را به هنگام خواب به آنها متذكر شد.

محققان و روان شناسان، به گونه دیگری نیز از شخصیت تقسیم بندی هایی به عمل آورده اند و آنها را به سه دسته كلی تقسیم نموده اند. دسته اول شخصیت های پارانوئید، اسكیزوئید و اسكیزوتایپی را در بر می گیرد. افراد این گروه اغلب غیر عادی به نظر می رسند. دسته دوم، ” شخصیت های ضد اجتماعی ” مرزی، نمایشی و خود شیفته را شامل می شود و دسته سوم، ” شخصیت اجتنابی و وابسته وسواسی را تشكیل می دهد. براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی “، (DSM- IV) اختلالات شخصیتی نیز دقیقاً به صورت فوق تقسیم بندی شده است، كه در زیر اشاره ای كاملاً  كوتاه و گذرا به هر یك داریم.

شخصیت پارانوئید یا سوء ظنی (Paranoid Personality)

افرادی كه چنین شخصیت هایی دارند، بسیار مغرورند، همچنین حسود و كمی ستیزه جو هستند، فوراً درگیری پیدا كرده ، به سرعت دعوا می كنند. بسیار بدبین اند. به ویژه نسبت به همسران خودشان. این گروه، یك الگوی عدم اعتماد و سوء ظن نسبت به همه دارند و انگیزه های دیگران را بدخواهانه تفسیر می كنند. افراد مبتلا به این اختلال تصور می كنند كه سایرین می خواهند آنها را استثمار كنند، فریب دهند یا به آنها آسیب برسانند. پیوسته كینه به دل می گیرند. یعنی اشتباهها، خطاها و لغزش های دیگران را نمی بخشند.

شخصیت اسكیزوئید (Schizoid)

كسی كه چنین شخصیتی دارد، بسیار منزوی است. برای دیگران كاملاً بی آزار است و در گوشه ای كتاب می خواند، پیانو می زند، و یا نقاشی می كند. اما حتی یك دوست هم ندارد، به رقابت علاقه نشان نمی دهد، به شدت خجالتی است. در حالت بیمار گونه اش سردی هیجانی، كناره گیری و بی تفاوتی نشان می دهد، تقریباً همیشه فعالیت های انفرادی را ترجیح می دهد، در روابط او كناره گیری از اجتماع مشاهده می شود. از فعالیت های معدودی لذت می برد.

شخصیت اسكیزوتایپی(Schizotypal)

در اینها نیز انزواطلبی زیاد دیده می شود. اسكیزو تایپ ها روابط نزدیك و صمیمانه را نمی پسندند، دارای عقاید عجیب و غریب هستند، مثلاً اعتقاد به خرافات، اعتقاد به روشن بینی، اندیشه خوانی و اشتغال های ذهنی عجیب و غریب در آنها متداول است، عاطفه نامناسب یا محدود دارند.(DSMIV)

شخصیت ضد اجتماعی (Antisocial)

چنین افرادی ضد قانونند. قانون خانه، مدرسه یا جامعه را زیر پا می گذارند، همه جا قانون شكنی می كنند، مثلاً عبور از چراغ قرمز علامت بدی است كه نشان دهنده شخصیت ضد اجتماعی فرد است. این افراد به دزدی ، تجاوز به حقوق دیگران، دروغگویی و هر گونه رفتارهای ضد اجتماعی دست می زنند و از هیچ تنبیهی عبرت نمی گیرند.

افرادی كه مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند نمی توانند خود را با هنجارهای اجتماعی سازش دهند. پرخاشگرند، نسبت به امنیت خود و یا دیگران كاملاً بی پروا عمل می كنند. زمانی كه حقوق اجتماعی را پایمال می كنند و به اذیت و آزار دیگران می پردازند هیچگونه احساس پشیمانی ندارند. مسئولیت ناپذیرند، به فریبكاری و دروغ متوسل می شوند.

شخصیت نمایشی یا هستیریك (Histrionic)

مردمی كه دارای این گونه شخصیت هستند، رفتارهای بچگانه در آنها زیاد دیده می شود. حساس، حسود و زود رنج اند. زنان نمایشی یا هستیریك، پوشش عجیب و غریب دارند؛ غالباً لباس های كم می پوشند؛ آرایش تند و تیزی دارند و رفتارشان زننده است،. از جمله صفات این گونه شخصیت ها این است كه هیچگاه بزرگ نمی شوند و با وجود چهل، پنجاه سال سن هنوز رفتار بچگانه دارند؛ سگ و گربه نگه می دارند در سنین بالا عروسك دارند. اگر این افراد خانم هستند هیچ كاری در خانه انجام نمی دهند. میهمان دعوت نمی كنند یعنی اینها را باید به عنوان یك همسر در ویترین گذاشت.

از جمله علائم اختلال شخصیت هستیریك ( نمایشی ) عبارت اند از:

1) در موقعیت هایی كه مركز توجه نیست به او خوش نمی گذرد و ناراحت است.

2) در تعامل با دیگران رفتار نامناسب نشان می دهد.

3) بیان هیجان ها در وی سطحی و به سرعت متغیر است.

4) همواره از ظاهر جسمانی خود برای جلب توجه دیگران استفاده می كند.

5) سبك گفتاری فرد به شدت تأثیر گذار و فاقد جزئیات است.

6) تلقین پذیر است و روابط را صمیمانه تر از آنچه واقعاً هست، تلقی می كند.

شخصیت خود شیفته (Narcissistic)

كسانی كه دارای این شخصیت اند مردمانی بسیار خودخواه هستند و توجه خاصی به خود دارند. بر پیشرفت استعداد های خود اغراق می كنند. و نسبت به دیگران بسیار حسود هستند. برای خود ارج و اعتبار فراوانی قائل اند. خود را بهترین فرد می دانند و اجازه  ابراز وجود به كسی نمی دهند و بالاترین حد ناسازگاری را با محیط دارند. كسانی كه به اختلال شخصیت خودشیفتگی دچارند نیاز به تحسین و تمجید دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته معتقدند كه برتر، استثنایی یا بی همتا هستند و از دیگران نیز انتظار دارند با آنها به همین صورت برخورد كنند، عزت نفس آنها تقریباً به طور ثابتی شكننده است. با خیالپردازی های مربوط به موفقیت نامحدود، قدرت، زیركی، زیبایی و با عشق ایده ال اشتغال ذهنی دارند. خودشیفته ها فاقد درك همدلانه هستند و نمی توانند بفهمند كه دیگران چه احساسی دارند كنار آمدن با یك شخصیت خودشیفته بسیار دشوار است . اینها معمولاً دوستانشان را از دست می دهند . آنها بسیار مغرورند، هیچگاه در صف نمی ایستند و رعایت نوبت نمی كنند و از دیگران توقعات بسیار نا به جا و خود خواهانه دارند.

شخصیت اجتنابی (Avoidant)

گروهی كه دارای این شخصیت اند، بسیار محافظه كارند، با هیچ موقعیتی مقابله نمی كنند، سعی می كنند از هر موضوع مشكوكی فاصله بگیرند، ترسو هستند، از رویارویی با مردم و یا  از یك استرس فرار می كنند. در زندگی خود حاضر به هیچ ریسكی نیستند، یك زندگی ثابت و محتاطانه و دور از هر مخاطره را انتخاب می كنند. شخص مبتلا به اختلال شخصیتی اجتنابی، در شرایط دشواری به سر می برد. از یك سو خواهان مراوده با دیگران است و از سوی دیگر نمی تواند به راحتی با آنها ارتباط برقرار كند.

“DSM-IV( جدول تشخیصی آماری بیماری های روانی ) “، شخصیت اجتنابی را با خصوصیات زیر توصیف می كند:

1) از فعالیت های شغلی كه مستلزم ارتباط میان فردی است، به علت ترس از انتقاد، عدم تأیید یا طرد ، اجتناب می كند.

2) مایل نیست با دیگران در ارتباط باشد، مگر مطمئن شود كه مورد محبت قرار می گیرد.

3) در روابط صمیمانه به علت ترس از شرمساری یا مسخره شدن محدودیت نشان می دهد.

4) به علت احساس بی كفایتی، در موقعیت های بین فردی جدید، كمرو است.

5) از لحاظ اجتماعی خود را نالایق ، و از لحاظ شخصی خود را فاقد جاذبه می پندارد.

6) به طور غیرعادی نسبت به خطر كردن های شخصی و یا درگیر شدن در فعالیت های جدید بی میل است، زیرا ممكن است موجب دستپاچگی هم شود.

7) نسبت به مورد انتقاد قرار گرفتن یا طرد شدن در موقعیت های اجتماعی، اشتغال ذهنی دارد.

از آنجایی كه ” اجتنابی ها”، خود را از دیگران كنار می كشند اگر در زمره افراد خانواده و بستگان نزدیك آنها نباشید، بعید است بتوانید با آنها كنار بیایید، راه كنار آمدن با آنها به رسمیت شناختن حقیقت اضطراب و حساسیت شخص ” اجتنابی” نسبت به انتقاد است.

شخصیت وابستهDependent Personality))

این اشخاص خود را ضعیف ، تهی و حقیر می پندارند و اعتماد به نفسشان بسیار پایین است. خود را صاحب رأی نمی دانند. برای كسب محبت و حمایت دیگران به اقدام های افراطی دست می زنند. این گونه افراد چون از قطع حمایت یا تأیید می ترسند، اغلب در ابراز مخالفت با سایر افراد، به ویژه كسانی كه به آنها وابسته هستند، مشكل دارند.DSMIV ملاك های تشخیصی شخصیت وابسته را اینگونه توصیف می كند

1- نیاز فراگیر و مفرط به حمایت شدن كه به رفتار سلطه پذیری، وابستگی و ترس از جدایی منجر می شود.

2- بدون راهنمایی و اطمینان بخشی مفرط دیگران در تصمیم گیری های روزمره دچار مشكل می شود.

3- نیاز دارد كه دیگران مسئولیت  بیشتری در زمینه های مهم زندگی او بپذیرند.

4- برای كسب محبت و حمایت دیگران افراط می كند، تا جایی كه داوطلبِ انجام كارهایی می شود كه ناخوشایند هستند.

5- در مواقع تنهایی به دلیل ترس زیاد از ناتوانی برای مراقبت از خود احساس ناراحتی یا درماندگی می كند.

6 – در زمانی كه یك رابطه صمیمانه قطع می شود مُصرانه برای ایجاد رابطه دیگران به عنوان منبع مراقبت و حمایت به جستجو می پردازد.

برای كنار آمدن با وابسته ها، به جای تصمیم گیری برای آنها، به آنها كمك كنید تا برای خود تصمیم بگیرند. صمیمانه از آنها بخواهید كه برای راضی كردن دیگران، صداقت بیش از اندازه به خرج ندهند . به خاطر داشته باشید كه بهره برداری نكردن از اشخاص منفعل دشوار است و آنها را تشویق كنید كه به روان درمانگر مراجعه كنند.

شخصیت وسواسی (Obsessive)

این اشخاص بسیار دقیق و مرتب و خوش قول و در عین حال بداخلاق اند. زندگی با چنین مردمی بسیار سخت است. شما هزار لطیفه می گویید آنها نمی خندند. هیچ تلاشی را در راستای زیبا سازی زندگی نمی پسندند. زندگی را در یك قالب خشك ریاضی می بینند و هر كاری را در ساعت خاصی انجام می دهند. كارهایشان را رأس ساعت خاصی شروع می كنند و در ساعت خاصی هم پایان می دهند. اینها معمولاً موفق اند. دائماً كارهایشان را بررسی می كنند احتیاط بیش از حد دارند. در مقابل این گروه شخصیتی، مردم بی قید قرار دارند.

در “DSMIV( جدول تشخیصی آماری بیماری روانی ) ” ویژگی های زیر را برای شخصیت وسواسی توصیف كرده اند.

1) اشتغال ذهنی نسبت به جزئیات، قواعد، فهرست ها، نظم ها، سازماندهی یا برنامه ها تا اندازه ای كه هدف اصلی فعالیت گم می شود.

2) كمال گرایی آنها مانع از تكمیل كارهایشان می شود.

3) شیفتگی شدید به كار و تولید تا اندازه ای كه فعالیت های تفریحی و دوستی ها نادیده گرفته می شوند.

4) وظیفه شناسی افراطی، دقت زیاد و انعطاف ناپذیری در مورد مسائل اخلاقی و ارزشی كه با هویت فرهنگی یا مذهبی تبیین نمی شود.

5) ناتوانی در دور انداختن اشیاء كهنه و حتی بی ارزش.

6) اكراه در واگذاری تكالیف به دیگران  یا همكاری با دیگران مگر این كه دیگران روش وی را در انجام كارها به طور كامل قبول كنند.

7) ناخن خشكی نسبت به خود و دیگران.

8) انعطاف ناپذیری و سرسختی.

برای كنار آمدن با اختلال شخصیت وسواسی جدی ( Obsessive-Compulsive) باید تلاش كنید و آنها را به روان درمانگرها ارجاع دهید. اما فراموش نكنید كه او در باورها و دیدگاهای خود مقاوم است و تغییر كردن برای وی حكم یك فاجعه را دارد. با رعایت آنچه درDSMIV آمده است ” حتی وقتی شخصی مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری احساس می كند كه ممكن است، مصالحه به سود او تمام شود، ممكن است لجوجانه از تن دادن به این كار خودداری كند و آن را خلاف اصول بداند”.

ویژگی های خلقی شخصیت افسرده

افسردگی یكی از اختلالات خلقی است كه در بعضی از افراد با ویژگی های زیر نمایانگر می شود.

شخص افسرده معمولاً گریان به نظر می رسد، علائقش نسبت به تمام فعالیت ها رو به كاهش می رود. احساس پوچی، بی ارزشی و گناه می كند، انرژی اش را از دست می دهد و همیشه احساس خستگی دارد. معمولاً وزنش به طور قابل ملاحظه ای كاهش می یابد، خوابش مختل می گردد و دچار بی خوابی یا پرخوابی همه روزه می شود. اگر افسردگی شدید باشد افكار خودكشی نیز دارد. افسرده ها نسبت به همه چیز بدبین هستند. نگرش منفی دارند. دارای كندی روانی حركتی اند، شعرها و سرودهایشان غم انگیز و مملو از سوز و آه  و فغان است. دائماً خود را سرزنش می كنند و از زندگی شان راضی نیستند. زندگی با افراد افسرده بسیار سخت و پرتنش است.

ویژگی های افراد خود شكوفا (Self- actualized)

افراد خود شكوفا پدیده های تازه غیر مجرد و حقیقی را از پدیده های عمومی، مجرد و عنوان بندی شده تمیز می دهند، علت ظاهراً این است كه آنها بیشتر در دنیای واقعی و در طبیعت زندگی می كنند تا در انبوهی از مفاهیم، افكار انتزاعی، انتظارها، باورها و كلیشه هایی كه اكثر مردم آنها را با دنیای واقعی اشتباه می گیرند؛ بنابراین آنها آمادگی بیشتری برای درك واقعیت دارند.

یكی از بهترین و سالمترین انواع مختلف تیپ های شخصیتی، افرادِ خود شكوفا هستند، لذا در زیر به طور مشروح به معرفی این تیپ شخصیتی می پردازیم.

پذیرش ( خود، دیگران، طبیعت)

برای افراد سالم امكان پذیر است كه خود و فطرتشان را بدون آزردگی یا شكوه و شكایت و حتی بدون تفكر زیاد درباره موضوع بپذیرند. آنها می توانند كاستی ها، و گناهان، صفت ها و شرارت های فطرت آدمی را بپذیرند، كسی از خیس بودن آب و سبزی درختان شكایت نمی كند. همانگونه كه كودك با چشم های باز، عاری از هرگونه انتقاد، بی توقع و معصوم به جهان می نگرد،  یك فرد خود شكوفا نیز گرایش دارد كه به همان ترتیب به طبیعت بشری خود و دیگران بنگرد.آنها همه حالات خود را می پذیرند.در این افراد حالت دفاعی، ظاهر سازی، نقش بازی كردن یا … وجود ندارد آنها نسبت به اعمال تصنعی دیگران، ریا و تزویر، نفاق و گستاخی بی رغبت هستند.

آنچه افراد سالم از آن می رنجند عبارت اند از :

1) معایب قابل بهبود مانند كاهلی، بی فكری، بدخلقی، رنجاندن دیگران

2) تعصب ، رشك و حسد

3) عادت ها، كه هر چند نسبتاً مستقل از ساختار منشی هستند در عین حال می توانند قوی باشند.

4) كاستی های نوع بشر.

خودانگیختگی، سادگی، طبیعی بودن

همه افراد خود شكوفا را می توان در رفتار و در زندگی درونی و افكار ، خودانگیخته توصیف كرد. سادگی و حفظ حالات طبیعی ویژگی رفتار آنهاست.

مسئله مداری

افراد خود شكوفا، عمیقاً به مسائل خارج از خودشان توجه دارند. در اصطلاح جاری ، آنها بیشتر مسئله مدار هستند تا خود مدار. آنها عموماً برای خودشان مشكل به شمار نمی آیند و در كل توجه زیادی به خودشان ندارند. این افراد معمولاً دارای رسالتی در زندگی هستند و وظیفه ای برای انجام دادن دارند و این الزاماً كاری نیست كه آنها برای خودشان ترجیح دهند یا انتخاب كنند، بلكه كاری است كه معمولاً نسبت به آن احساس مسئولیت می كنند. مسائل را از افق می نگرند و آنقدر به درختان نزدیك نمی شوند كه دیگر جنگل را نبینند.

خود مختاری، استقلال فرهنگ و محیط، اراده

یكی از ویژگی های افراد خود شكوفا استقلال نسبی آنان از محیط طبیعی و اجتماعی است. این عدم وابستگی به محیط به معنای استواری نسبی در برابر فشارها، ضربه ها، محرومیت ها و ناكامی ها و نظایر آن است. این افراد می توانند در كوران اوضاعی كه شاید افرادی را حتی  به خودكشی می كشاند آرامش نسبی خود را حفظ كنند. آنها برای پیشرفت خودشان و رشد مداوم به توانایی های بالقوه و منابع پنهانی خودشان متكی هستند. افراد دارای كمبود انگیزش باید افراد دیگری را در كنار خود داشته باشند چون اكثر رضامندی های نیاز اساسی آنها ( محبت، ایمنی، احترام، حیثیت و تعلق) می تواند تنها از طریق سایر انسانها حاصل آید. اما افراد خود شكوفا به حد كافی قوی شده اند كه بی نیاز از تأیید سایر افراد یا حتی محبت آنها باشند. ( برعكس افراد مهر طلب)

استمرار تقدیر و تحسین

افراد خود شكوفا این توانایی شگفت آور را دارند كه بارها و بارها به گونه ای تازه، در كمال صداقت، خوبی های اساسی زندگی را با احترام، لذت، شگفتی و حتی با  شعف تحسین كنند. هر چند كه این تجربیات در نظر دیگران می تواند بی رنگ شده باشد این همان چیزی است كه ” ویلسون “، آن را تازگی نام نهاده است. لذا برای چنین فردی هر غروب آفتابی می تواند به زیبایی اولین غروب باشد و هر گلی بعد از یك میلیون گل ، دوست داشتنی باشد و هزارمین نوزاد به اندازه اولین نوزادی كه دیده است برایش مخلوقی خارق العاده به شمار  رود. او سی سال پس از ازدواج هنوز از بخت خودش راضی است، و زیبایی همسرش هنگامی كه شصت ساله است مایه حیرت او می شود. برای چنین افرادی حتی امورلحظه به لحظه روزانه و عادی زندگی می تواند شور انگیز و مهیج  باشد. از طبیعت ، از كودك از موسیقی، از معماری، از هر چیز لذت می برد. مزلو می گوید پس از مطالعه در مورد گلایه های پست، گلایه های عالی و گلایه های ماورایی همگی نشانگر این هستند كه اگر می توانستیم مواهبمان را چنان به شمار آوریم كه افراد خود شكوفا می توانند و اگر می توانستیم احساس خرسندی مداوم داشته باشیم، این مواهب را در خود حفظ كنیم و قدر این احساس را بدانیم ، آنگاه زندگی می توانست پیشرفت بسیار وسیعی داشته باشد.

حس همدردی:

این واژه از ” آدلر” است. آنها علیرغم خشم، ناشكیبایی  و یا بیزاری اتفاقی، دارای احساس همسانی، همدردی و عطوفت عمیقی  نسبت به انسانها می باشند ، به همین دلیل تمایل واقعی برای كمك به نژاد بشر را دارند چنانچه گویی همگی اعضای یك خانواده هستند ؛ مانند احساس فرد نسبت به برادرانش، كه حتی اگر گاهی پلید هم باشند به طور كلی توأم با عطوفت خواهد بود. با این وجود آنها را آسانتر از غریبه ها می توان عفو كرد. اگر دیدگاه انسان به حد كافی كلی نباشد، و بستر ذهن به حد كافی گسترده نباشد آنگاه انسان نمی تواند این احساس همسانی با نوع بشر را در یابد.

روابط بین فردی

افراد خود شكوفا، دارای روابط بین فردی عمیق تری از دیگر بزرگسالان می باشند. آنها قادر به همجوشی بیشتر، عشق وسیع تر و همسانی كاملترند، و قادرند بیش از آنچه كه سایر مردم تصورش را می كنند مرزهای شخصی را از میان بردارند، به هر حال ویژگی های معین و خاصی از این روابط در بین آنها وجود دارد. اعضای دیگر این روابط نیز احتمالاً از افراد عادی سالم تر و به خودشكوفایی نزدیكتر هستند. یكی از پیامدهای این پدیده و نیز پدیده های خاص دیگر این است كه افراد خودشكوفا روابط بسیار عمیق را با افراد معدودی دارا می باشند. حلقه دوستان آنها تقریباً كوچك است، تعداد كسانی را كه آنها عمیقاً دوست می دارند، اندكند. دلیل آن هم این است كه نزدیك بودن زیاد به یك نفر و درك عمیق نیازمند زمان است و به قول یكی از آنها من وقت آن را ندارم كه دوستان زیادی داشته باشم”. ارادت داشتن موضوع لحظه ای نیست. این افراد تمایل دارند نسبت به همه كس مهربان باشند یا لااقل بردبار. علاقه بسیار به كودكان دارند. غمخوار نوع بشرند ( یكی از سؤالاتی كه در بهداشت روانی می شود این است كه شما چقدر مردم را دوست دارید و مردم چقدر شما را دوست دارند) در عین حال از كسانی كه سزاواریش را دارند خصوصاً از ریا كاران و متظاهران با خشونت سخن می گویند شاید به این دلیل كه 1) مستحق هستند 2) این رفتار به صلاح فردی است كه مورد حمله قرار می گیرد.

ساختار مـَنشی مردم گرا

برای همه احترام قائلند. آنها این توانایی را دارند كه از هر كسی كه چیزی برای یاد دادن به آنها دارد بدون توجه به هر ویژگی دیگری كه این شخص ممكن است داشته باشد، بتواند چیزی فرا گیرند و در این ارتباط مدعی هیچ گونه حرمت ظاهری یا منزلت یا اعتبار سنی و شغلی نیستند. همه آنها كاملاً آگاهند كه در مقایسه با آنچه كه می توان داشت و آنچه كه دیگران می دانند، اندك می دانند و به همین دلیل آمادگی دارند كه بتوانند از همه كس چیز بیاموزند.

تشخیص بین وسیله و هدف

افراد خود شكوفا، قویاً پایبند اخلاقند. دارای استانداردهای اخلاقی معینی هستند. چنان رفتار می كنند كه گویی وسایل و اهداف برای آنها موضوعی قابل تمیز است. به طور كلی توجه آنها بیشتر به اهداف متمركز است تا به وسایل ، و وسایل به طور قطع كاملاً تابع این اهداف هستند. كار را به خاطر نفس عمل انجام می دهند.

شوخ طبعی

آنها معمولاً شوخ طبعند، شوخ طبعی آنها از نوع معمولی نیست، آنچه در نظر افراد عادی مضحك است در نظر آنها مضحك نیست. از این رو مزاح خصمانه ( با رنجاندن دیگران مردم را به خنده وا داشتن) مزاح برتری طلبانه ( به حقارت كس دیگر خندیدن) یا مزاح خارج از نزاكت  آنها را نمی خنداند. اختصاصاً آنچه را كه آنها مزاح می دانند پیوستگی نزدیكتری با فلسفه دارد تا با هر چیز دیگر. می توان گفت نسبت به بقیه كمتر بذله گویند.

خلاقیت

این ویژگی كلی در همه آنها وجود دارد و هیچ استثنایی در آن نیست. هریك از آنها به طریقی نوع خاصی از خلاقیت یا قوه ابتكار را كه ویژگی معینی دارد، از خود نشان می دهند. در بعضی از آنها خلاقیت به صورت معمولی یعنی تألیف كتاب، ساختن آهنگ یا تولید اشیای هنری ظاهر نمی شود، بلكه تا حدودی می تواند بسیار متواضعانه تر باشد، چنان است كه گویی این نوع خاص از خلاقیت كه تجلی شخصیت سالم است به دنیای خارج فرافكنده می شود یا در هر نوع فعالیتی كه فرد به آن مشغول است، تأثیر می گذارد. بنابراین ، كفاش و نجار  خلاق هم می تواند وجود داشته باشد.

مقاومت در برابر فرهنگ پذیری

افراد خود شكوفا افرادی كاملاً سازش یافته نیستند، آنها به طرق مختلف با فرهنگ كنار می آیند، اما در مورد همه آنان می توان به یك مفهوم عمیق و معنی دار گفت كه در برابر فرهنگ پذیری مقاومت می كنند و از فرهنگی كه در آن غوطه ور شده اند نوعی جدایی  درونی احساس می كنند. در مجموع رابطه افراد سالم با فرهنگ خود كه از سلامت كمتری برخوردار است، رابطه پیچیده ای است كه از آن می توان لااقل اجزای زیر را استنتاج كرد:

1) در فرهنگ ما همه این افراد در مورد انتخاب لباس، زبان، غذا و شیوه انجام كارها به نحو مطلوبی قرار دادهای ظاهری را رعایت می كنند و در عین حال افرادی سنتی نیستند و به یقین پیرو مد و شیك پوشی نمی باشند.

2) به سختی می توان این افراد را به مفهوم گرایش های نوجوانی، تند مزاج، افرادی آشوبگر نامید. آنها از خود هیچ گونه بی تابی فعالانه یا نارضایتی لحظه به لحظه مزمن و مداوم نسبت به فرهنگ و یا مشغله ذهنی در جهت تغییر سریع آن نشان نمی دهند گرچه به اندازه كافی از بی عدالتی به خشم می آیند.

3) احساس درونی كناره گیری از فرهنگ الزاماً آگاهانه نیست، اما همه آنها این احساس را از خود نشان می دهند.

كیفیت كناره گیری و نیاز به خلوت و تنهایی

آنها می توانند بدون زیان رساندن به خودشان و بدون ناراحتی منزوی باشند، به علاوه آنها خلوت و انزوا را بیشتر از افراد معمولی دوست دارند. اغلب برای آنها امكان پذیر است كه دور از صحنه نزاع باشند و از آنچه كه موجب آشفتگی دیگران می شود خود را آسوده و آرام نگهدارند. برای آنها آسان است كه محتاط و كناره گیر و نیز آرام و متین باشند؛ بدین ترتیب این امكان نیز برایشان وجود دارد كه بتوانند بدشانسی های شخصی خود را بدون واكنش خشونت آمیز، چنانكه افراد عادی نشان می دهند، بپذیرند. به نظر می رسد كه آنها قادرند شأن و مرتبه خود را حتی در شرایط نامطلوب حفظ كنند، شاید این امر از آنجا ناشی می شود كه آنها بیشتر مایلند به تعبیری كه خودشان از این وضعیت دارند اعتماد كنند تا به آنچه سایر مردم درباره آن احساس یا فكر می كنند. كناره جویی در افراد عادی با دردسرها و مشكلات خاصی همراه است كه به عنوان سردی، تكبر، نداشتن عاطفه ، غیر دوستانه بودن و حتی عداوت تعبیر می شود.

نتیجه گیری

 یكی از شرایط ازدواج موفق همسانی یا نزدیكی شخصیت ها به یكدیگر است. مسلم است كه یك فرد با شخصیت درون گرا ، با كسی كه شخصیت برون گرا دارد به زندگی خوشی نمی رسد . یكی به گوشه انزوا علاقه دارد كه داستان بنویسد یا بخواند و یا نقاشی كند، دیگری رابطه با مردم را می پسندد، سفره ای گسترده دارد و محیط شلوغ را می پسندد. عقیده ما بر این است كه درون گرایان نباید با  برون گرایان ازدواج كنند آمار نشان می دهد كه چنین همسرانی به مدت یك تا دو سال روابط خوبی دارند، از یكدیگر چیزهایی یاد می گیرند و این اكتشاف تا مدتی برخوی طبیعی یكی از آن دو سرپوش می گذارد. مثلاً آنكه برون گرا است، كمی ساكت می شود، اما زندگی طولانی مدت این زوج ، با سازش همراه نخواهد بود.

برخی مردم معتقدند كه اگر یك نفر غمگین و ساكت، همسری شاد و خندان داشته باشد، خوب است. اما سؤال این است كه به كدام بها این ازدواج دوام می آورد، آنكه شاد و خندان است همنشین خود را می طلبد. او پس از زمانی كوتاه از یك نفر ساكت خسته می شود و آنكه ساكت است از پُرگویی و شادمانی همنشین به آزردگی می رسد. بنابراین در ازدواج باید به سنخیت شخصیت ها باهم اندیشید به طور اعم زوجین باید در صفات شخصیتی قدری به هم شبیه باشند.

 

 

منبع: روان شناسی زن و مرد- تالیف زهره رئیسی

درباره ما
سایت تفریحی بانو 98
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1272
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 115
  • آی پی امروز : 74
  • آی پی دیروز : 78
  • بازدید امروز : 144
  • باردید دیروز : 151
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 670
  • بازدید ماه : 5,132
  • بازدید سال : 37,470
  • بازدید کلی : 899,056
  • آمار